آیا عشق بیشتر از احساسی است که در روابط احساس میکنیم؟ آیا این یک انتخاب عمدی است که ما با وجود خطرات ذاتی آن انجام میدهیم؟ وقتی به تجربیات شخصی خود در مورد عشق فکر میکنیم، چه چیزی به ذهنمان میرسد؟
پرسیدن این سؤالات میتواند به ما کمک کند آگاهانه مشاهده کنیم که چگونه عشق میتواند زندگی ما را شکل دهد. وقتی تصمیم میگیریم کسی را دوست داشته باشیم، به دنبال اتحاد با آن شخص و شاید ناآگاهانه با کیهان بزرگتر هستیم. در این مقاله، نقش عشق در تکامل، انرژی معنوی عشق و اینکه چگونه عشق میتواند به ما کمک کند تا به عنوان شریک با عزیزانمان و انسانیت بزرگ بشویم را بررسی خواهیم کرد.
عشق در چارچوب تکامل چیست؟
در حالی که تکامل جنبه بیولوژیکی دارد، این مفهوم همچنین میتواند سفر معنوی و رشد ما را روشن کند (ولش، 1990). همه ما احساس میکنیم که عشق چیزی فراتر از احساسات قوی است؛ تا حدی به این دلیل که درک ما از آن در طول زمان و تجربیات تغییر میکند. خود جوانتر ما ممکن است، عشق و دوستی را بدیهی تلقی کرده باشد، در حالی که خود با تجربهتر ما ممکن است قدردان دیگران از جمله دیگرانی که ممکن است ندانیم ، به خاطر موهبتها و ضعفهای منحصربهفردشان باشد. همانطور که به افراد بیخودی تبدیل میشویم که دیگران را به خاطر خودشان دوست دارند، ممکن است متوجه شویم که عشق ما با تجربه زندگی شکل میگیرد و پیامدهای گستردهتری نسبت به واقعیت فوری ما دارد.
ایلیا دلیو (2013)، محقق فرانسیسکن دین و علم، اظهار میدارد که «همه ما در این عشق آشکار نقشی داریم... ما یک بدن هستیم و به دنبال یک ذهن و قلب، شخصیتر و متحدتر در عشق هستیم. به بیان دیگر، ما به دنبال ادغام با چیزی هستیم که از خود فردی ما بزرگتر است تا در عشقی جهانی شرکت کنیم که عمیقتر و غنیتر از آن چیزی است که هر کسی تصورش را بکند. ما ممکن است به آسانی چنین عشق زیربنایی و همه جا حاضر را نبینیم، اما مطمئناً به دنبال آن هستیم.
عشق به عنوان انرژی معنوی؟ واقعا؟
در زندگی معنوی، صرف نظر از سنت ایمانی، عشق انتخابی است برای آزادی جویی از طریق دستیابی به هدف تجربه انسانی: دوست داشتن خدا و همنوعان بدون محدودیت از دلبستگیها. از این نظر، عشق انتخابی است برای رهایی خود از بتهای انرژیزا (به عنوان مثال، ترس از اشتباهات گذشته یا اضطراب از مشکلات آینده) که ممکن است ما را از زندگی آگاهانه در زمان حال با عزیزانمان منحرف کند. وقتی تصمیم میگیریم ریسک کنیم و تسلیم راز عشق به چیزی بزرگتر از خودمان شویم، اجازه میدهیم منیتهای خودساختهمان دگرگون شود. برخی این تجربه را به عنوان یک سفر معنوی مادامالعمر توصیف میکنند که هر یک از ما به آن دعوت شدهایم. در نتیجه، عشق معنوی مستقیماً صمیمیت ما را با خود، عاشقانمان، انسانیت، کیهان و با خدایمان شارژ میکند.
چگونه عشق میتواند ما را به سمت بهتر شدن تغییر دهد؟
یکی از راههایی که برای رهایی از وابستگیهای خود محوری مفید یافتهام، دعای متفکرانه بوده است. متمرکز کردن دعا یکی از اشکال تفکر است که شامل باز کردن قلب و ذهن فرد به حضور و عمل خدا در درون خود است. این یک تمرین بسیار مفید و متحول کننده برای مقابله با چرخه های وسواس اجباری ناشی از OCD من بوده است این تمرین شامل نشستن آرام در حالت ایستاده و حضور در برابر خدا یا نیروی زمینگیر است. هنگامی که افکار، تصاویر یا دیگر حواسپرتیها به ناگزیر رخ میدهند، فقط کلمه مقدسی را که انتخاب کردهاید برای نشان دادن قصدتان برای رضایت به حضور خدا و عمل دگرگونکننده در درونتان، بگویید.
نتیجه چیست؟
ما انرژی عشق را در تکامل، رشد معنوی و روابط بررسی کردیم. همانطور که با گسترش درک خود از قدرت بالقوه و دسترسی انرژی عشق رشد میکنیم، به خوبی توصیه میکنیم که توصیه دو شاردن را به خاطر بسپاریم که عشق عامل اصلی سفرهای معنوی ما به عنوان افراد، خانوادهها و کیهان است.