زون، شکسته، زهکشی شده، دفن شده، متلاشی شده، دود شده - یا کاملاً خسته شده، اینها بخشی از عبارتهایی است که مردم شونازبان زیمبابوه برای خستگی دارند. به نظر میرسد واژگان مدرن ما 20 راه برای توضیح این موضوع ایجاد کرده است که در بیشتر به عبارت آشنای «بسیار خسته هستم» محدود میشود. اما آیا چیزی در مورد زندگی قرن بیست و یکمی وجود دارد، چیزی مثل اعتیاد ما به صفحه نمایش، فرهنگ پرهیاهو یا طرز فکر همیشه فعال، که باعث میشود ما بیشتر از قبل خسته باشیم یا زندگی مدرن باعث شده است که بیشتر به این مساله فکر کنیم؟ و هر کدام از اینها که درست باشد، از چه زمانی باید در مورد میزان خستگیمان نگران باشیم؟
به گزارش پایگاه خبری پروژه ایران، پروفسور راسل فاستر، رئیس موسسه علوم اعصاب خواب در دانشگاه آکسفورد میگوید: «پاسخ ساده این است که ما باید بین خستگی و فرسودگی تمایز قائل شویم. «خستگی با خواب کافی درمان میشود. فرسودگی اینطور نیست و معمولاً نشانگر یک بیماری زمینهای است. بنابراین اگر به اندازه کافی میخوابید اما از خواب بیدار میشوید و احساس بیحالی مزمن میکنید و نمیتوانید به درستی کار کنید، باید به پزشک عمومی خود مراجعه کنید.»
دکتر لوک پاولز، دستیار مدیر بالینی در کلینیک سلامت بوپا، میگوید: این مسائل در کنار علائم دیگر ظاهر میشوند. یکی از دلایل فرسودگی کم خونی است یعنی زمانی که گلبول قرمز یا هموگلوبین کافی برای نیازهای بدن خود ندارید، این میتواند باعث ضعف یا تنگی نفس شود. دیابت میتواند باعث تشنگی و کاهش وزن شود. غده تیروئید کم کار میتواند به این معنی باشد که فرآیندهای متابولیک شما به درستی تنظیم نمیشود و اینها اغلب باعث ضعف و خستگی میشود، اما میتواند همراه با افزایش وزن و افسردگی هم باشند.
اما اگر فقط ... خسته باشید چه؟ شاید هفت تا هشت ساعت بخوابید، یا سعی کنید که بخوابید؛ اما نگران این باشید که بیقراری در طول شب یا برخی اختلالات در ریتم شبانه روزیتان باعث شود در طول روز چشمان شما را گیج و خسته باشد. خوب، اولین چیزی که باید درک کرد این است که توصیههای سنتی اغلب خیلی ساده هستند.
فاستر میگوید: «این روزها همه در مورد این که آیا هشت ساعت میخوابند یا نه نگران هستند، اما باید در نظر بگیرید که مطالعاتی که هشت ساعت خواب را توصیه میکنند، این عدد را به عنوان میانگین مطرح میکنند. ممکن است شما با شش ساعت یا 9 ساعت خواب سر پا باشید.»
یک محدوده سالم برای زمان خواب ممکن است کمتر از شش ساعت یا تا 10 یا 10 و نیم ساعت باشد. بله، مطالعات مختلف گفتهاند که اگر بیشتر یا کمتر از 8 بخوابید، امید به زندگی کاهش مییابد، اما بسیاری از این مطالعات به وضعیت سلامتی شرکت کنندگان توجه نکردهاند.
«اگر خستگی دائمی را تجربه میکنید که نشانهای از سلامت ضعیف است، احتمالاً بیشتر میخوابید و به همین ترتیب، اگر خواب کوتاهی دارید، این میتواند به دلیل طیف وسیعی از مشکلات سلامتی از جمله دردهای مزمن باشد. بنابراین همه مطالعات مفید نیستند.»
پس یک توصیه خوب این است که اگر در طول روز احساس میکنید که گرفته هستید، کمی زودتر به رختخواب بروید. اگر به نقطهای رسیدید که ساعات خواب روزتان را قابل تحملتر میکند، احتمالاً راهی برای حفظ آن پیدا خواهید کرد. اما اگر مشکوک باشید که تنها خوابیدن مشکلی را حل نمیکند چی؟
فاستر میگوید: «نکتهای که باید درک کرد این است که بسیاری از مردم مشکل خواب ندارند - آنها مشکل استرس یا اضطراب دارند. وضعیتی به نام اضطراب خواب وجود دارد که زمانی اتفاق میافتد که افراد آنقدر نگران نخوابیدن یا بیدار شدن در نیمه شب هستند که بر خواب آنها تأثیر میگذارد. چیزی که اکثر مردم نمیدانند این است که بیدار شدن در نیمه شب کاملاً طبیعی است، این وضعیت خواب پیش فرض همه پستانداران است، چه از آن آگاه باشید یا نه. وقتی به مردم این را میگویی، فکر میکنند: «خدای من، من غیرعادی نیستم. اگر من فقط آرام بمانم و چراغها را روشن نکنم، تقریباً مطمئناً دوباره به خواب خواهم رفت.» و اغلب تنها کاری که باید بکنید همین است.
اگر میخواهید خواب خوبی داشته باشید، فاستر توصیه میکند منابع نور را در اواخر شب محدود کنید. آیا واقعاً نیاز دارید که دندانهایتان را زیر نورافکن مسواک بزنید؟ احتمالا نه! صبح زود زیر نور خورشید رفتن هم میتواند به شما کمک کند که ساعت بیولوژیکی بدنتان را تنظیم کنید. پاولز توصیه میکند از ساعات روشنایی روز، گذراندن وقت در فضای باز و فعال ماندن حداکثر استفاده را بکنید تا سیستم ایمنی خود را تقویت کرده و به کاهش استرس کمک کنید.
البته همه توصیههای معمول دیگر همچنان اعمال میشوند. تلفن را بیرون از اتاق خواب بگذارید، بعد از ساعت شش عصر قهوه نخورید و از این دست اما در واقع اگر تنها مشکل شما خستگی است، سعی کنید کمی زودتر به رختخواب بروید.