بیشتر بحرانها ناشی از کمبود اطلاعات است، اما بحران سواد رابطه از اطلاعات بیش از حد ناشی میشود. فراوانی اطلاعات عاشقانه، قلمرو رمانتیک را پیچیدهتر، دوسوگراتر، متنوعتر و انعطافپذیرتر از همیشه میکند. فراوانی گزینههای عاشقانه، یافتن یک شریک عاشقانه (و جنسی) را آسان میکند اما مانعی برای حفظ روابط عاشقانه پایدار و عمیق است.
به گزارش پایگاه خبری پروژه ایران، دانش یک کیسه ترکیبی است. ترانههای معروف، مانند «شناخت او دوست داشتن اوست»، نشانگر ارتباط نزدیک میان دانش و رابطه عاشقانه است. دیدگاه متفاوت بر مزایای عدم آگاهی، بر نقش رمز و راز در عشق تأکید میکند. همانطور که رابیندرانات تاگور گفت: «عشق یک راز بی پایان است، زیرا هیچ چیز دیگری برای توضیح آن وجود ندارد.» ارزش توهمات مثبت که ممکن است به پیشگوییهای خودشکوفایی تبدیل شوند، در روابط عاشقانه نیز مشهود است. این سنتهای متضاد ماهیت پیچیده رابطه دانش و عشق را بیان میکنند. دانش عاشقانه معمولاً ارزشمند است اما توهمات مثبت، نادانی و کنجکاوی محدود نیز میتواند مفید باشد.
ارزش اطلاعات در جامعه کنونی که از گزینههای عاشقانه فراوانی برخوردار است، بسیار پیچیدهتر از جوامع گذشته است. فراوانی شرکای مشتاق موجود بهصورت آفلاین و آنلاین صرفاً یک عامل کمی نیست، زیرا تأثیر کیفی عمیقی بر روابط عاشقانه و بهویژه در موضوع انحصار رمانتیک دارد. در پرتو فقدان مرزهای عاشقانه روشن، و فراوانی نامزدهای عاشقانه در دسترس و مشتاق، عشق سیال میشود و بر این اساس، پیوندهای عاشقانه نسبت به گذشته ضعیفتر میشوند.
عاشقان دائماً در مورد اینکه کدام جاده را انتخاب کنند و همچنین پشیمانی دائمی از بسیاری از جادههایی که رد نشدهاند، تجربه میکنند. فراوانی هزینههای عاشقانه و امکان همیشگی دستیابی به چیزی «بهتر» تعهد را تضعیف میکند. بنابراین، یک مطالعه نشان داد که شدت جذابیت بیشتر به یک گزینه عاشقانه جایگزین با کیفیت پایینتر رابطه در رابطه اولیه فرد مرتبط است. شکاف بین حال و گذشته را هرگز نمیتوان از بین برد، اگرچه به نظر میرسد انجام این کار آسان باشد. به این ترتیب، فراوانی هزینههای عاشقانه به نیرویی ظالم تبدیل شده است و ما را از لذت بردن از زمان حال باز میدارد. همه ما فقط زندانی خودمان هستیم.
دو روش اصلی برای مقابله با این بحران عبارتند از: (الف) ترکیب شهود با تفکر و (ب) ایجاد نظم قابل توجه در اولویت بندی اطلاعات.
دو جنبه اساسی شناخت عبارتند از تفکر و شهود. تفکر عمدی در یک دوره زمانی اتفاق میافتد که شامل فرآیندهای آهسته و آگاهانه است که عمدتاً داوطلبانه هستند. شهود، مکانیسمی است که اطلاعات گذشته را فعال میکند و شامل پاسخهای خود به خودی و خودکار بسته به الگوهای آمادهای است که در طول تکامل و توسعه شخصی تنظیم شدهاند. ما در اینجا از خودانگیختگی آموخته شده صحبت میکنیم.
فراوانی گزینههای عاشقانه کارایی مشورت را کاهش میدهد و میانبرهایی مورد نیاز است. شهود چنین میانبرهای ارزشمندی را فراهم میکند. بنابراین، یک مطالعه طولی روی زوجهای تازه ازدواج کرده نشان میدهد که نگرشهای خودکار شهودی همسران، نه تاملهای آگاهانه آنها، پیشبینیهای بهتری از رضایت و شادی زناشویی است. با این حال، تکیه بیش از حد به شهود خطرناک است. اگرچه برخی از الگوها برای اکثر مردم مشترک هستند اما برخی دیگر نیز وجود دارند که از فردی به فرد دیگر متفاوت هستند و در نتیجه باعث ایجاد سوء تفاهم می شوند. بر این اساس، ترکیبی از شهود و تفکر مورد نیاز است.
یکی از این ترکیبات، ایجاد یک توانایی شک شهودی است که قضاوتهای شهودی اشتباه را کاهش میدهد. با این حال، این توانایی شک و تردید به جستجوی اشتباهات و دروغ ها مربوط می شود که برای ایجاد یک رابطه عاشقانه که در آن اعتماد و صمیمیت محوری هستند، مطلوب نیست. ترکیب بهتری از شهود و تدبیر شامل دو مرحله است: خوش بینی شهودی و به دنبال آن واقع گرایی بازتابی. این ترکیب در عشق در نگاه اول وجود دارد. اگرچه در روابط عاشقانه باید قلب را در اولویت قرار دهیم، اما در مسائل شهودی احساسات خود، که اغلب نیاز به هدایت با تفکر عمدی دارند، متخصص خوبی نیستیم.
قلب شهودی غالباً به جای صفات عمیق مانند مهربانی و خرد به صفات ظاهری مانند جذابیت جسمانی اهمیت بیشتری میدهد. بر خلاف کارشناسان شراب که عمدتا یک وضعیت ثابت را تجزیه و تحلیل میکنند، کارشناسان عشق باید تغییرات جاری در آینده در شخصیت و شرایط را تجزیه و تحلیل کنند. ما به یک استدلال شهودی مداوم و پویا نیاز داریم که با گذشت زمان کارکرد یادگیری داشته باشد. یادگیری ماشین قبلاً چنین توانایی را دارد.
داشتن دانش بیشتر از شریکمان ممکن است صمیمیت و عمق رابطه را افزایش دهد. با این وجود، شادی لزوماً با اطلاعات دقیق مرتبط نیست؛ برعکس، عقل سلیم نشان میدهد که کنجکاوی بیش از حد با ناراحتی همراه است. بنابراین، آدم و حوا به دلیل تمایل به کسب دانش بیشتر از باغ عدن اخراج شدند. به طور مشابه، اگر شریک زندگی فردی باهوش نباشد، اطلاعات بیشتر که نشان میدهد او در پایینترین صدک هوش قرار دارد، هیچ یک از آنها را خوشحال نمیکند.
ما به مرور زمان به ماهیت شریکمان پی میبریم، عمدتاً از طریق فعالیتهای مشترک مداوم. با توجه به فراوانی رمانتیک فعلی، بررسی همه شرکای بالقوه غیرعاقلانه و حتی غیرممکن است. ما باید از متخصصان تقلید کنیم: از قوانین سرانگشتی استفاده کنید و روی چند معامله شکن و معاملهکننده تمرکز کنید که در شریک بالقوه برای شما مهمتر است. بر این اساس، ما باید در مورد اطلاعاتی که میخواهیم به آن توجه کنیم یا نادیده بگیریم، بسیار گزینشی عمل کنیم.
امروزه یکی از وظایف اصلی عاشقان مسدود کردن اطلاعات منفی است. جهل به ویژه در موارد بیوفایی ارجح است. برخی از مردم احساس می کنند که اگر من در مورد آن ندانم، وجود ندارد. دیگران ترجیح میدهند در مورد امور شریک زندگی خود بدانند، اما ممکن است هنوز مایل به دانستن تمام جزئیات نباشند.
در فراوانی رمانتیک، افراد باید روی چند ویژگی مثبت و منفی مهم تمرکز کنند. ویژگیهای مثبت مهم، مانند مهربانی، خرد و حساسیت، ممکن است «معاملهکننده» باشند که باعث شکوفایی عاشقانه پایدار میشوند. ویژگیهای منفی اصلی، مانند خسیس، حماقت، خودپرستی و تنبلی، ممکن است «معاملهشکنی» باشند که نامناسب بودن قابل توجهی را بیان میکنند. این پیچیدگی با توجه به اینکه به نظر میرسد اکثر مردم از قانون «بیشتر از چهار معاملهشکن» پیروی نمیکنند، به جای «یک معاملهشکن و تمام شده» افزایش مییابد. چنین شرایطی مستلزم مشارکت شهود و تفکر عمدی است.
به طور خلاصه، فراوانی گزینههای عاشقانه ما را به این فکر میاندازد که آیا به دانش کامل در مورد شریک بالقوه نیاز داریم یا خیر. از یک طرف، عاشقان میخواهند همه چیز را در مورد شریک فعلی خود بدانند. از سوی دیگر، چنین اطلاعاتی ممکن است برای روابط مضر باشد. دانش عاشقانه همیشه سعادت نیست اغلب نادانی سودمندتر است. ترکیب بهینه هر دو فضیلت شکوفایی روابط عاشقانه است.