به گزارش پایگاه خبری پروژه ایرانی، تلاش برای تعریف عشق از نظر روانشناسی خطرناک است. چگونه میتوانید این کیفیت غیرقابل وصف احساس را که شما و شریک زندگیتان برای یکدیگر مقدر شدهاید به یک مقیاس قابل اندازهگیری تبدیل کنید؟ این معیار چقدر میتواند تغییرات روزانهای را که تجربه میکنید، زمانی که احساسات بالا میمانند یا زمانی که لحظات بد، احساس تعهد و شادی شما را از بین میبرند، نشان دهد؟
ثبت تغییرات عشق پرشور
ساوراب بهارگاوا (2024) کارنگی ملون با برعهده گرفتن این وظیفه به ظاهر غیرممکن، به این موضوع فکر میکند که علیرغم «ضرورت فرضی آن برای روابط، سلامت جسمی و روانی، و حتی طول عمر» و با وجود انبوه تئوریها، «شواهد تجربی در مورد عشق محدود است. محققان ممکن است از پرداختن به پیچیدگیهای اندازهگیری بترسند و اگرچه معیارهای پرسشنامه وجود دارد، اما اینها از مشکل گرفتن یک عکس فوری از احساسات یک فرد نسبت به نزدیکترین شریک عاشقانهشان رنج میبرند. همه میدانند که عشق ممکن است ثابت باشد، اما تجلی آن چیزی جز این نیست.
در نظر بگیرید که در یک رابطه به هم ریخته چه اتفاقی میافتد؟ ممکن است زوجی را بشناسید که به نظر میرسد از وارد شدن به چیزی که شما مودبانه آن را مناظره مینامید، لذت میبرند اما در واقعیت، مشاهدات مخالف شدیدی است. شما آموخته اید که این مبادلات در مقایسه با تظاهرات واضح محبت، عشق و حمایتی که شرکا به یکدیگر نشان می دهند، هیچ معنایی ندارد، به خصوص زمانی که یکی از آنها روز بدی را سپری میکند. آنها سال ها با هم هستند و بعید است که تغییر کند.
در یک نوع رابطه منظمتر، یک زوج ممکن است در همه موقعیتها یک جبهه متحد داشته باشند و شما نمیتوانید زمانی را به خاطر بیاورید که واقعاً با هم اختلاف داشته باشند. با این حال، هر چند بار که این زوج را دیدهاید، نمیتوانید زمانی را به یاد بیاورید که آنها جلوی شما یکدیگر را در آغوش گرفته و بوسیدهاند. آنها به اندازه کافی خوشحال به نظر میرسند، اما به سختی پرشور هستند.
آزمون پستی و بلندیهای عشق
بهارگاوا با قاببندی عشق به عنوان احساسی که میتواند این تغییرات را نشان دهد، از روش نمونه تجربی (ESM) برای اندازهگیری عشق استفاده کرد. زوجها هر 30 دقیقه در یک بازه زمانی 10 روزه از طریق اعلانهای فشاری موبایل، میزان 15 احساس خاص از جمله عشق را ارزیابی کردند. آنها همچنین گزارش دادند که با چه کسانی (شریک، فرزندان، خانواده، دوستان) بودند و اینکه آیا زمان با آن افراد منحصراً با آنها سپری شده است یا خیر.
محقق CMU دریافت که علیرغم بار پاسخ تا حدودی سنگینی که در جمعآوری این داده ها وجود داشت، 97 درصد از نمونه دادهها را برای کل دوره مطالعه ارائه کردند (از 100 تا 150 دلار به آنها پرداخت شد). این مطالعه در چهار موج از سال 2012 تا 2013 بر روی حجم نمونه کل 3867 فرد بزرگسال متاهل در محدوده سنی 18 تا 64 سال (میانگین سنی 45 سال) انجام شد.
برای اندازهگیری عشق پرشور، بهارگاوا رتبهبندی هیجان و عشق را با هم ترکیب کرد و رتبه بندی این احساسات را در طول روز به طوری که آنها فقط زمان را با شریک زندگی منعکس کنند، نه شخص دیگری.
به طور کلی، شرکتکنندگان عشق را در 3.2٪ از تمام دورهها گزارش کردند که آن را نهمین احساس شایع است. مردان موارد کمی کمتر از عشق (1.3٪) را نسبت به زنان گزارش کردند. با این حال، مردان بیشتر از زنان به احساسات مشترک عشق و هیجان زمانی که با شریک زندگی خود بودند ارزیابی میکردند.
پرسش بزرگ در مورد توانایی عشق در طول زمان با دادههای زوجهایی که مدت زمان ازدواجشان متفاوت بود، پاسخ داده شد. در میان زوجهایی که به طور فزایندهای ازدواج کردهاند، تغییرات خلق و خوی مربوط به زمان انحصاری شریک زندگی، هم برای مردان و هم برای زنان کاهش مییابد، اگرچه این امر برای مردان مشخصتر بود. با این حال، هم مرد و هم زن وقتی احساس میکردند که در حضور عشق شریک زندگی خود هستند، عشق و هیجان خود را بالاتر ارزیابی کردند.
کاهش دادههای عشق به اضافه هیجان در گروههای قدیمی نشان میدهد که ضربالمثل محو شدن عشق در طول زمان دارای ارزش است. علاوه بر این، از آنجایی که آنهایی که دیگر طبق تعریف ازدواج نکرده بودند، در نمونه نبودند، شاید زوجهایی که بیشترین اشتیاق را داشتند نیز بیشترین احتمال را داشتند که به رابطه خود پایان دهند. شاید آن زوجهای منظم در نهایت وضعیت بهتری داشته باشند.
با این حال، عشق پرشور با گذشت زمان به طور کامل از بین نرفت.
همانطور که بهارگاوا نتیجه گرفت، «به ویژه، بالغترین زوجها… عشق (پرشور) را با فراوانی بیاهمیت گزارش میکردند – با رد ادعاهای مربوط به آتروفی کامل آن.» به این یافتهها اضافه کنید که «عشق شریک، زمانی که تجربه میشد، افزایش شدید خلق و خو را پیشبینی میکرد. آیا این می تواند توضیح دهد که چرا زوج «به هم ریخته» شما تا این حد خوشحال به نظر می رسد ممکن است به چرخه ای تبدیل شود که در آن هر دو نشان می دهند، علیرغم اختلاف نظرهای جزئی، آنها واقعاً یکدیگر را دوست دارند؟
با توجه به تفاوت جنسیتی، توضیح احتمالی دیگر، به غیر از اینکه زنان بیشتر از مردان دچار سوختگی می شوند، داده های استفاده از زمان نتیجه دیگری را نشان می دهد. به یاد بیاورید که از مردم پرسیده شد که وقتی احساسات خود را ارزیابی می کنند، چه کار می کنند. به نظر میرسید که زنان در گروههای بعدی نسبت به مردان زمان بیشتری را صرف کارهای خانگی میکنند. برعکس، مردان زمان بیشتری را صرف استراحت می کردند. این شکاف جنسیتی میتواند منعکسکننده ادامهی گروههای قبلی از اجرای نقشهای مردانه و زنانهتر در خانه باشد. از این نتیجه می توانید نتیجه بگیرید که چه چیزی دوست دارید.