لوسی جونز در کتاب خود، Matrescence این ایده را مورد بحث قرار می دهد که جامعه و خود زنان اغلب احساس میکنند که زایمان و مراقبت از کودکان خردسال حافظه و ظرفیت شناختی آنها را کاهش میدهد. زنان اغلب از ناتوانی در به خاطر سپردن چیزی، پراکندگی مغز یا احساس حماقت در دوران بارداری و پس از زایمان شکایت دارند.
به گزارش پایگاه خبری پروژه ایران، اما وقتی جونز به تحقیقات نگاه می کرد، برعکس آن را دریافت!
در واقع به نظر میرسد که بچهدار شدن ذهن را متمرکز میکند. ساختار مغز و شیمی عصبی مغز در واقع تغییر می کند تا به مادر کمک کند تا با کودک خود و نیازهای کودک خود هماهنگ شود. ممکن است برخی از چیزهای قدیمی که مادر قبلاً به آنها فکر میکرد، پس از تولد نوزاد کمتر مورد توجه او باشد و ممکن است احساس کند توانایی کمتری برای تمرکز روی آنها دارد اما این با احمق بودن بسیار متفاوت است. در واقع، بریجت کالاهان، محقق دانشگاه UCLA، شواهدی از افزایش یادگیری، حافظه و ظرفیت شناختی پس از زایمان پیدا کرد.
البته این منطقی است؛ زیرا تازه مادران باید توانایی خود را برای هماهنگی با نوزادان خود گسترش دهند، یاد بگیرند که چه چیزی به نوزادشان کمک می کند و نه کمک می کند تا احساس راحتی کند و یاد بگیرند که چگونه مشکلات متعدد مراقبت از کودک را حل کنند.
به طور مشابه در بررسی ادبیات، وینی اورچارد دریافت که شواهدی وجود دارد که مغز زنان باردار انعطافپذیرتر، کارآمدتر و پاسخگوتر است. مشکلات جزئی در یافتن کلمات و حافظه کوتاه مدت اغلب باعث می شود زنان در دوران بارداری و اوایل مادری احساس شایستگی کمتری کنند اما این همه چیزی نیست که در حال وقوع است.
لوسی جونز با اشاره مجدد به اورچارد میگوید که تأثیر مادری در طول زندگی بر شناخت و مغز ممکن است مثبت باشد و بار شناختی سازگاری و سازگاری با یک یا چند کودک در حال رشد ممکن است به انعطاف پذیری مغز کمک کند.
در مورد آن فکر کنید: بسیاری از مردم شروع به انجام پازلهای روزانه منتشر شده توسط نیویورک تایمز کردهاند و همچنین انجام انواع برنامههای بازی روی تلفنهای خود به منظور حفظ و تقویت شناخت خود! اما اینها حتی بخشی از چالشی که در یک روز برای والدین یک نوزاد تازه متولد شده یا کودک در هر سنی ایجاد می شود را فراهم نمی کند!
برای مادری که اولین بار است و همسرش روزی که از بیمارستان به خانه میآیند اغلب روز وحشتناکی است. ناگهان متوجه میشوند که این به آنها بستگی دارد که چگونه از نوزاد جدید خود مراقبت کنند و او را زنده نگه دارند. به زودی مشخص میشود که مراقبت از نوزاد نیازمند مجموعهای کاملاً جدید از مهارتها است و آزمون و خطای زیادی وجود دارد. هر روز باید مشکلات جدیدی حل شود. چیزهای زیادی نه فقط در مورد نوزادان بلکه در مورد این نوزاد خاص، حساسیتها و ترجیحات او باید آموخت و پس از آن، درست زمانی که والدین از آن استفاده میکنند، کودک یک الگوی خواب جدید را شروع میکند، ترجیحات تغذیهای جدیدی پیدا میکند، یا وارد مرحله رشد جدیدی می شود و یادگیری نحوه برخورد با این موارد نیاز به حل مسئله بسیار بیشتری دارد.
بنابراین در مورد "مغز مادر" - بله، چنین چیزی وجود دارد، اما آن چیزی نیست که ما اغلب فکر می کنیم. مغز مادر نسبت به مغز مادران انعطاف پذیرتر، توانمندتر و انعطاف پذیرتر است.