به گزارش پایگاه خبری پروژه ایران، روزهایی که فیلم "دفتر یادداشت" به واسطه مضامین همجنسخواهی و شوخیهای اروتیکش مورد اعتراض و نقد اهالی سینما قرار گرفت کمتر کسی تصور میکرد که چند ماه بعد بازیگر این سریال در یک برنامه گفتوگومحور برای ترا جنسیتیها، حقوحقوقشان را مطالبه میکند. فرایندی که شاهد مثال خوبی است برای این فرضیه که سینما عرصه خلق در جامعه است و هر چه را در آن به تصویر میکشیم در آینده عینیت آن در جامعه رخ خواهد داد یعنی اگر تا دیروز شوخیهای جنسی و تمایلات همجنسخواهی موجود در سریال دفتر یادداشت مورد نقد بود امروز کسانی مانند اردشیر رستمی به حمایت از کسانی برمیخیزد که قرآن از آنها با عنوان قوم لوط یاد میکند.
اردشیر رستمی که بهواسطه بازی در فیلم دفتر یادداشت در برنامه ضیا حضور داشته است با اشاره به مضمون این فیلم و نقشی که در آن بر عهده داشته نسبت به عدم وجود تنوع جنسیتی در جامعه ایران انتقاد می کند و از اینکه در ایران آزادی جنسی وجود ندارد، معترض میگردد. آزادیهای جنسی که خداوند از آنها در قرآن با عنوان قوم کثیف و زشتسیرت یاد میکند.
اظهارنظرهای اردشیر رستمی در حاشیه گفتوگو با علی ضیا منباب تمایلات همجنسخواهی شخصیتش در سریال دفتر یادداشت نشان میدهد ، ذهنیت مخاطبان یک فیلم تحت تأثیر تصویرسازیهای رسانهای میتواند روی شخصیت و روان افراد مؤثر باشد و برخلاف تصور افراد فیلم در هر مدیومی تنها کارکرد سرگرمی و لحظهای سرخوشی نیست بلکه الگوسازی در رفتار انسانهاست، آنگونه که اردشیر رستمی بعد از بازی در فیلمی با مضمون همجنسخواهی آنچنان تحت تأثیر قرار میگیرد که در طرفداری از آزادی جنسی مطالبه گر حقوق این گروه میشود.
در شرایطی که جریان سریالسازی و سینمای ما در بازنمایی بیبندوباریهای اخلاقی به استقلال رسیده است، خالی از لطف نیست بهعنوان عبرت تاریخی، جریان سینمای هالیوود را که کمتر از یک قرن پیش این فرایند را از سر گذرانده، مرور کنیم.
نقش هالیوود در ماجرای مسخ فرهنگ آمریکایی
آنهایی که تاریخ آمریکا را مطالعه کردهاند، حتماً کلیدواژه انقلاب جنسی آشنایت دارند، انقلابی که نه یکشبه بلکه طی چندین دهه بر روی جریان فیلمسازی هالیوود، خود را پرورش داد و بعد از سالها توانست در دهه هفتاد بهعنوان یک مطالبه عمومی شکل قانونی پیدا کند.
در حالی شهوت جز گناه کبیره در الهیات مسیحی بود این انقلاب جنسی بود که همجنسخواهی را از شهوت طلبی و جرم انگاری به اختلال روانپزشکی و از اختلال به تمایل جنسی و تائید اجتماعی و فرهنگ عمومی و حقوق بینالمللی تغییر داد.
اولین پیامد این طرز تفکر در جامعه امریکا فروپاشی مفهوم مقدس خانواده بود خانواده آمریکایی که تا قبل از این انقلاب یک سیستم سالم تربیتی و پویا بود پس از انقلاب جنسی شاهد ضربه مهلکی بر خانواده آمریکایی بود.
اما چرا هالیوود تلاش میکرد از طریق سینمای خود در جامعه انقلاب جنسی را پیادهسازی کند؟
در حقیقت انقلاب جنسی پیرامون آزادی های جنسی جامعه تعریف میشد آزادیهایی جنسی که آمریکا به کمک آن تلاش میکرد تا جامعه مطیعتری را پرورش دهد ابزاری که برقراری نظم و کنترل اجتماعی را به همراه داشت . این انقلاب تلاش میکرد تا نظام سنتی رفتارهای جنسی را به چالش بشکاند.
یکی از پیامدهای تغییر نقش جنسیتی و تغییر نقشهای جنسی در امریکا به رسمیت شناخته شدن همجنسخواهی در امریکا بود که بعدها از حمایت قانونی برخوردار گردید .
هالیوود بیاخلاقیها و ابتذال را چگونه در امریکا پیادهسازی کرد؛ مردم امریکا تا قبل از دهه 60 رابطه جنسی را یک تابو میدانستند و حتی صحبت کردن درباره اینکه رابطه جنسی یک امر کاملاً عادی و طبیعی است از طرف مردم قابلپذیرش نبود و بهشدت با آن برخورد میکردند.
همین انتقادات و حریمها در سینمای امریکا هم حاکم بود تا جایی که آلفرد هیچکاک بعد از ساخت فیلم جیغ و نمایش صحنه دوش گرفتن یک زن بهشدت موردانتقاد قرار گرفت و آن را حرمتشکنی میدانستند. حرمتشکنی که تنها قسمت کمی از گردن بازیگر را عریان کرده بود و تا این حد هم جامعه پذیرای این حرمتشکنی نبود.
شاید مهمترین سردمدار کسی که بار انقلاب جنسی را در سینما به دوش کشید مرلین مورنو باشد که قبح شکنی را با عکس های پورن در مجله شروع کرد و اولین حضور بی پروای او در سینما با فیلمی به نام خارش هفتساله آغاز شد که در مقابل سینمای امروز که برای اخلاق هیچ حدومرزی نمیشناسد یک فیلم پاکیزه محسوب میشد. اما بعدازاین فیلم شایعه شد که همسر مرلین مورنو نتوانسته بیاخلاقی در فیلم را تحمل کند و منجر به طلاقشان شد بهطورکلی مردم امریکا بهعنوان یک جامعه هر رابطه قبل از ازدواج را مطرود میدانستند و در این جبههگیری همجنسگرایی بهشدت مطرود بود و برعکس آنچه در حال رخ دادن است همجنسگرایی نماد روشنفکری محسوب نمیگردید.
سینما چگونه بر روی رفتار انسان اثر میگذارد
در حقیقت سینما برخلاف آنچه در عرصه هنر امروز ایران مطرح است تنها یک هنر صنعت و سرگرمی نیست بلکه در پس پرده فیلمها رفتارهای خانواده شکل میگیرد.
در هنگام تماشای یک فیلم، در جهانی مجازی، تنها و بیپناه میمانید، چون اراده کردید که ندانید و اراده کردید در مقابل فیلم فاقد اراده باشید. چنین فردی مانند آن است که در اتاق عمل قرار دارید که ارزشهای اخلاقی و درونی شما دستکاری میشوند
در دهه 1920 که تا قبل از آن آنگلوساکسونهای پیوریتن بر آمریکا چیره بودند و نهاد خانواده بسیار باارزش بود، تعداد فرزندان زیاد و ساختار خانواده خوشهای بود و همچنین شرب مسکرات در آن ممنوع بود در چنین جامعهای با ورود سینما به عرصه زندگی مردم، آمریکا با تغییرات چشمگیری مواجه شد. گرچه در اولین فیلمهایی که بر پرده سینما آمد، آدمهای بد اجازه شرب خمر داشتند، اما سینما ابزاری برای امر است نه نهی از منکر و سینمای داستانی هر نهی را تبدیل به امر میکند و در جهان مجاز، جهانی واقع خلق مینماید.
لازم به ذکر است که اولین کسی که درباره تأثیرگذاری سینما بر جامعه در امریکا صحبت کرده است هنری فورد است که در همان دوران به متهم به توهم توطئه شده بود.