به گزارش پایگاه خبری پروژه ایران، از همان اولین قاب تفاوت خانم مجری با همه مصاحبهکنندگان پیشین حاضر در ساختمان ریاستجمهوری هویدا شد. همشهری مسعود پزشکیان که دانشآموخته روزنامهنگاری است او از ابتدای دهه ۸۰ با پیوستن به تحریریه شبکه خبر به یکی از چهرههای شناخته شده رسانه ملی در بخش خبر بدل شد.
او که برای اولینبار با شالی رنگی در مصاحبه رئیسجمهور حاضر شد و خرق عادتی را رقم زد؛ اما آنچه در مصاحبه رئیسجمهور با مردم به وقوع پیوست، تماشای یک چالش جدی با مرد شماره یک اجرایی کشور. کاری که سالها بود از مرتضی حیدری تا رضا رشیدپور و امثال خسروی و مهدیقلی و حیاتی موفق به انجامش نشده بودند. صراحت لهجه در کفتار که او را از سویی متهم به محاکمه رئیسجمهور کرد و دوقطبی حامیان و منتقدانش را در شبکههای اجتماعی به راه انداخت.
المیرا شریفی مقدم کیست؟
این زاده تبریز در سال ۱۳۶۰، زمانی که تنها ۱۸ سال داشت با شرکت در آزمون گویندگی وارد شبکه خبر تازه تأسیس شد. تا سالها او یکی از چند مجری این شبکه بود که در صف نامهای اسمیتر باقی میماند. شاید در دهه ۸۰ آنچه باعث شد المیرا شریفی مقدم نامش در رسانهها خبرساز شود، ازدواجش با داود عابدی گزارشگر جنجالی و خبرساز برنامه دوربین خبرساز بود. کسی که با گزارشهایش از حاشیههای فوتبال در قاب شبکه خبر میدرخشید. در آن سالها المیرا شریفی مقدم اما تنها به گویندگی خبر در بخش سیاسی مشغول بود و در شبکه خبر نامهایی چون عابدینی، خسروی، بابان و … به چشم میآمدند.
تولد دو فرزندش چند سالی او را از عرصه گویندگی دور کرد؛ اما بازگشتش از المیرا شریفی مقدم یک ستاره جدید برای معاونت سیاسی ساخت. حالا او با اجرای مناظرههای کارشناسی در این شبکه وارد بحث با مهمانان میشد. از بحث خودروسازان تا قیمت گوشت و بحثهای سیاسی.
در روزهایی که حالا دیگر داود عابدی کمتر در سپهر رسانهای کشور مطرح بود و یکی از آنهایی شد که از رسانه ملی جدا شدند، شریفی مقدم بهعنوان یک مجری محجبه که فعالیتی هدفمند در شبکههای اجتماعی داشت. سعی میکرد استاندارد سخن بگوید و سعی داشت در چارچوب ادب و احترام مهمانانش را به چالش بکشد، هر بار و هر بار نامی پررنگتر در رسانهای میشد که هر روز ستارههایش را به دست خود قربانی میکرد. روندی که در معاونت سیاسی بیش از معاونت سیما هم بود.
در مکتبی که دیگر امثال کامران نجفزاده و دلاوری و حسن عابدینی هم بر نمیتابید و ستارگانش علی رضوانی و سلامی بای و سلامی بودند، زابلی زاده رئیس وقت شبکه خبر چهره جدیدی داشت که میتوانست نماد شبکهاش در دولت غیر همسوی حسن روحانی باشد.
اشکهای المیرا شریفی مقدم در شب حمله تروریستی در کرمان نقطه عطفی شد در این رخدادها. او که بر خلاف عرف رایج در رسانه رسمی، غیر از تغییرات در ساختار پوشش، فعالیتی رسمی در شبکههای اجتماعی داشت. خیلی از مواقع مواضعی در نقد قوانین جنجالی علیه زنان میگرفت و از فوتبال تا سیاست نظراتش را مینوشت، وارد دیالوگهای توییتری میشد و….
انتقاد شریفی مقدم از حوادث پیشآمده برای بانوان کشورمان در جریان بازی تیمهای ملّی فوتبال ایران و لبنان در ورزشگاه امام رضا در شهر مشهد، یکی از اقدامات چالشی او در رسانه ملی بود که مدیریت جدید سیاسی سیما آن را بر نتابید. اگرچه او چند وقتی روی آنتن تلویزیون حضور نداشت و رسانهها از آن بهعنوان ممنوعالکاری در صداوسیما یاد کردند؛ اما این مجری اعلام کرد که برای آمادهشدن در آزمون جامع دکتری علوم ارتباطات مرخصی گرفته است.
او در برگشت تصمیمی جدید گرفت. خروج از معاونت سیاسی و حضور در معاونت سیما. اجرای برنامههای صبحگاهی در شبکه ۲ مسیر جدید خانم مجری بود. او که یکی از مجریان معاونت سیاسی شد که حاضر به همکاری با خدابخشی نشدند و در صداوسیمای جبلی و جلیلی به معاونت سیما کوچ کرد، مثل نجفزاده و دلاوری.
او که هر از چند گاهی با توییتهای جنجالی یا پستهای اینستاگرامی برای مخاطبان چندصدهزارنفریاش خبرساز میشد. چه وقتی توییت میزد درباره وضعیت اینترنت و محمدجواد آذری جهرمی خود را موظف به پاسخگویی میدانست تا زمانی که از عدم نمکپاشی در روز برفی تهران نوشت و معاون زاکانی از او عذر خواست!
خروج از آنتن زنده در برنامه دفاع از فلسطین!
روی خط فلسطین شروعی دوباره برای حضور المیرا شریفی مقدم در برنامهای سیاسی بود. تقریباً ۴۰ شب و گفتوگو از علی لاریجانی تا آذری جهرمی و ظریف. برنامهای که داشت دیده میشد. برنامهای که بیرون از معاونت سیاسی و توسط اوج ساخته میشد و برای سازندگانش گران تمام شد و در نهایت منجر به قطع برنامه و حذف المیرا شریفی مقدم از آن شد.
چون برنامه دوباره به معاونت سیاسی برگشت و دیگر خارج از معاونت سیاسی بود.
حضور در کاخ ریاستجمهوری
شریفی مقدم که پیشتر تجربه گفتوگو با حسن روحانی را در نهاد ریاستجمهوری داشت، این بار بیشتر و بیشتر موردتوجه قرار گرفت. شاید گفتوگو با مسعود پزشکیان این اجازه را میدهد که چنین اتفاقی رخ دهد یا سیاستهای رسانه ملی در باز گذاشتن دست مجریان برای سؤالهای چالشی از رئیسجمهور.
شریفی مقدم این بار در قامت یک مجری هارد تاک برابر رئیسجمهور ظاهر شد. شمایلی از آنچه در تمام دنیا رخ میدهد. از لری کینگ و کریستیانا امانپور تا هاردتاکهای بیبیسی و رسانههای سرشناس اروپایی. جایی که مجری فقط تأییدکننده گفتههای سیاستمدار پیش رو نیست.
او پرسید. از بنزین تا لایحه جنجالی حجاب. کاری که در تاریخ گفتوگوهای ریاستجمهوری بیسابقه بود.
اگرچه در ساختمان شیشهای سیما این خرق عادت احتمالاً به دلیل اختلافات میان افکار دولت پیروز انتخابات با رئیسجمهور مستقر بود؛ اما آنچه باعث امید میشد، در گرفتن یک هاردتاک برای پاسخهای صریح برای مردم بود. از شنیدن نظر صریح پزشکیان درباره اینکه یا مجلس ارز واردات برای بنزین میدهد یا کشور ناگزیر به گرانی بنزین میشود تا اینکه نفر اول اجرایی کشور درباره فیلترینگ پاسخ گرد ندهد و بگوید نه رهبری از فیلترینگ دفاع کرده، نه سران قوا دیگر موافق فیلترینگاند و به طور مشخص این موضوع هویدا شود که تندروهای مستقر در شورایعالی فضای مجازی آخرین خاکریز برابر فیلترینگ هستند و از همه مهمتر حرفهای مسعود پزشکیان درباره طرح جنجالی حجاب. اینکه او و دولتش این قانون را باعث ایجاد تنش عمومی در کشور میدانند و از تمام ظرفیتهایشان استفاده میکنند که مانع از اجرایش شوند حتی اگر از سوی مجلس ابلاغ شود.
اینها دستاورد یک گفتوگوی واقعی با رئیسجمهور است. اتفاقی که نه بهخاطر تضاد در افکار سیاسی مدیران سیما با دولت مستقر که باید عرفی در اجرای برنامههایی ازایندست باشد. کاری که اگرچه رضا رشیدپور در قیاس با اجراهای قبلی گفتوگوهای ریاستجمهوری به آن خرده گرفته؛ اما یک استاندارد جدید رسانهای است که المیرا شریفی مقدم رقم زد و حالا باید متری برای همه گفتوگوهای بعدی با مسئولان اجرایی کشور در قوای مختلف باشد. جایی که پرسش از فرمانده انتظامی منجر به ممنوعالتصویری نشود و مقام مسئول بداند پاسخگویی به مردم بخشی از مسئولیت اوست.