چرا پیروز شدیم و خوشحال نیستیم؟ | اصولگرایان برای رسیدن به قدرت، اخلاق و اعتماد مردم و آینده ایران را قربانی کردند
مدیرمسئول رویداد۲۴ در یادداشتی که میخوانید کارنامه اعمال اصولگرایان در چند دهه گذشته را مرور کرده است؛ کارنامهای که در نهایت منجر به شکست مفتضح آنها شده است: «شما نه به پزشکیان، که به افکارتان خودتان باختید؛ شما مغلوب فرصتطلبی و شهوت قدرت خودتان شدید. اکنون زمان سکوتتان فرا رسیده است. شکست مفتضحانه خود را بپذیرید و کار را به کاردان بسپارید. اکنون میدان را خالی کنید و بگذارید دکتر پزشکیان تدبیری کند؛ شاید که او بتواند آنچه را که شما ویران کردید دوباره بسازد.»
به گزارش پایگاه خبری پروژه ایران، محمد حیدری: در ایام انتخابات هر روز شاهد جنگ و نزاع کلامی حامیان قالیباف و جلیلی در رسانههای اصواگرا بودیم؛ از متهم کردن یکدیگر به فساد، تبانی و ناکارآمدی تا محکوم کردن یکدیگر به قدرتطلبی و نفاق. سطح نزاع به حدی بود که رسانههای اصلاحطلب نیازی به تحلیل و نقد آنها نداشتند و فقط کافی بود مردم به خواندن رسانههای اصولگرا بنشینند و انحصارطلبی و شهوت قدرت را در این جماعت تماشا کنند.
نگاهی گذرا به رسانههای اصولگرا، عمق ناکارآمدی و معیوب بودن این گفتمان را نشان میدهد. در واقع اصلا نمیتوان آنها را «رسانه» خواند، آنها نه رسانه! بلکه تعدادی بنگاه خبرسازی و تبلیغاتی هستند. رسانههای رانتی و بیمحتوایی که مشابه کاندیدای مورد حمایت خود، یعنی سعید جلیلی، حرفی برای گفتن ندارند و سخنان و مواضعشان برای کسی اعتبار و اهمیت ندارد. این مراکز جعل و فریب نه مخاطبی دارند و نه تعهدی به واقعیت؛ دوام و بقای آنها نیز وابسته به رانت خبری و مالی و حمایتهای «ویژه» است.
این رسانههای کذایی سالهاست که برای حفظ منافع اقلیت ۲۰ درصدی خود، به رسانههای مستقل و اصلاحطلب اتهام میزنند. حملهی این جماعت تبلیغاتچی متوجه رسانههایی است که نه رانت خبری دارند و نه از حمایتهای مالی «ویژه» برخوردار هستند؛ رسانههایی که به مجرد بازتاب دادن هر خبری که با منافع این جماعت تبلیغاتچی جور نباشد، تحت فشار قرار گرفته و به دادگاه احضار میشوند.
اما حالا که مردم باری دیگر به تندروها «نه» گفتند، حال و روز این رسانهها نیز دیدن دارد و شگفتا که کارشان شده تکرار و کپیکاری از مطالب رسانههای اصلاحطلب. آنها از کسی برائت میجویند که سالها است هدف نقد جریان اصلاحات است و امروزه رسانههای «خودی» نیز با طعن و کنایه نامش را «آقای عمق راهبردی» گذاشتهاند؛ فردی که به اعتراف خودشان نه عمقی داشت و نه راهبردی.
دلیل این حال و روز رسانههای اصولگرا لاقیدی و عدم مسئولیتپذیری آنهاست. آنها نمیخواهند واقعیت را ببینند، نمیخواهند با علل واقعی شکست خود مواجه شوند و در نتیجه فرافکنی کرده و باخت خود را متوجه دیگری میکنند.
خطابم به اصولگرایان است؛ بلکه به خودشان آمده و واقعیت را ببینند: شما اصولگرایان به پزشکیان نباختید، باخت شما منحصر به امروز نیست، شما دیرزمانی است که باختهاید و خودتان خبر ندارید.
شما روزی باختید که مردم را به خودی و غیرخودی، به انقلابی و غیرانقلابی، تقسیم کردید؛ روزی که با دوگانهسازیهای خطرناک دلسوزان مملکت را از دایرهی انقلاب بیرون گذاشتید. روزی که حتی به اصلاحطلبان هم رضا ندادید و از سر قدرتطلبی و با نام نامبارک «خالصسازی» آنها را کنار گذاشتید.
شما روزی باختید که برای دولت منتخب روحانی مانعتراشی کردید، روزی که از روی کینهجویی مانع «اف-ای-تی-اف» و برجام و... شدید، روزی که معیشت مردم را فدای لجاجت خود کردید.
شما روزی باختید که برای تضمین انتخاب ابراهیم رئیسی دست به رد صلاحیت گستردهی رقبای او زدید. روزی که با شعارهای تهی، به مردم وعدههای کاذبی همچون «سالانه یک میلیون شغل» و «ساخت چهار میلیون مسکن» دادید و البته در این دوره آن وعدههای ناعملی و اغراقآمیز را به صورت گستردهتر بیان کردید.
شما روزی باختید که با ردصلاحیت گستردهی در انتخابات مجلس، مشارکتی چنان کمرونق و مفتضحانه را رقم زدید.
شما روزی باختید که از درگذشت شهادتگونه ابراهیم رئیسی سوءاستفاده کردید، روزی که از آن مرحوم، با آنهمه ضعف و خطا در ادارهی کشور، قهرمان و اسطوره ساختید.
شما روزی باختید که خیال برتان داشت و تصور کردید باز همچون گذشته با رد صلاحیت گسترده، پیروز میدان انتخابات خواهید شد و یک نفر را در مقابل پنج نفر قراردادید.
آری! شما نه به پزشکیان، که به افکارتان خودتان باختید؛ شما مغلوب فرصتطلبی و شهوت قدرت خودتان شدید. اکنون زمان سکوتتان فرا رسیده است. شکست مفتضحانه خود را بپذیرید و کار را به کاردان بسپارید. اکنون میدان را خالی کنید و بگذارید دکتر پزشکیان تدبیری کند؛ شاید که او بتواند آنچه را که شما ویران کردید دوباره بسازد.
این پیروزی آنقدر که شما فکر میکنید برای ما شیرین نیست؛ چرا که ما میدانیم چه چیزی را از دست دادهایم؛ میدانیم که مردم را، ملت خودمان را، اعتماد و اعتبار اجتماعی را از دست دادهایم.
ما برخلاف شما هوس حذف رقبا را نداریم و، برخلاف شما، صادقانه رقابت میکنیم. آنچه برای ما شیرین است، پیروزی بر «آقای عمق استراتژیک» نیست؛ ما شکست خوردن در یک رقابت آزاد را -بدون حذف رقبا- به چنین «رقابتی» ترجیح میدهیم.
ما برخلاف شما میدانیم این مردم شریف را «آشوبگر» و «فتنهگر» و «تفاله» نمیخوانیم؛ مردم را میفهمیم و میدانیم چه میگویند و چهخواهند.
ما نه غربگراییم و نه غربستیز، نه شرقگراییم و نه شرقستیز؛ آنچه برایمان اهمیت دارد غرب و شرق نیست، بلکه منافع ملی است.
ما میخواهیم کشور را از سقوط و تباهی نجات دهیم؛ میخواهیم دردی از دردهای مردم را چاره کنیم.
دلسوزانه میگویم: شما نیز از شکست خود درس بگیرید. به جای فرافکنی و جنگ و نزاع با یکدیگر، به جای نقشه کشیدن علیه دولت پزشکیان، به جای کینهجویی و انتقام از رسانهها و حامیانشان، کنار بیاستید تا دولت منتخب کارش را بکند.
موفقیت پزشکیان، موفقیت کشور خواهد بود. یقین بدانید که اگر این حیثیت خدشهدار شده دوباره ترمیم شود، اگر مردم با ما آشتی کنند، مسیری برای ترمیم شما نیز گشوده خواهد شد. چنانچه شما نیز از افراطیگری و قدرتطلبی دست بشویید و به خواست اکثریت مردم در حوزههای سیاسی، اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی تن دهید، حیثیت برباد رفتهی خود را بازخواهید یافت. شاید آن روز و در رقابتی عادلانه، موفق به جلب رای مردم شدید. یقین بدانید که در آن روز برایتان صمیمانهترین پیامهای تبریک خود را خواهیم فرستاد.