«دستیابی به افراد خلاق و با هوش و استعداد در کسب و کار امروزی مانند دست یافتن به سنگ آهن و زغال سنگ در صنعت فولادسازی است.» جملهای از ریچارد فلوریدا که سوالهای زیادی را در ذهن دختر جوان به وجود آورده و به همین خاطر، عزم خود را جزم کرده بود که پاسخهای منطقی و خوبی برای هر یک از آن ها پیدا کند.
به گزارش پایگاه خبری پروژه ایران، این دختر همیشه با این چالش روبرو بود که هیچ مهارت و استعدادی از مد و فشن در وجودش نیست و به همین دلیل، یک خوش به حالِ افراد با استعداد و با مهارت را در صحبتهای خود به دوش میکِشید و دوست داشت جای آنها باشد؛ به طوری که از این موضوع رنج میبرد. این در حالی ست که دوستش همیشه تخته شاسی و چند مداد فابرکاستل به دست که اتفاقاً طرحهای دست و پا شکستهای هم میکشید، خود را یک طراح لباس تمام عیار میدانست که تسلط کافی به مهارت های فشن دارد و به همین دلیل، بر این باور بود بزودی به نقطه ای میرسد که به اصطلاح، هیچ کس نمیتواند رو دست او بیاید.
بدون شک، این قصه هر یک از افراد، در بُرههای از زندگیشان است که با خود علامت سوالهای زیادی را به همراه دارد. مثلاً علاقهمندان به مد و فشن، چنین سوالهایی را در ذهن خود دارند:
آیا اصلاً من استعداد و مهارتی دارم؟
این که به مد و فشن علاقهمندم و به نظرم، استعدادم هم دراین زمینه بد نیست، میتواند ضامن موفقیت من باشد؟
مهارتهای فشن چه چیزهایی هستند که حتماً باید در اولویتِ یادگیری هایم قرار دهم؟
حالا، ما از شما چند سوال میپرسیم.
تعریف شما از مهارت و استعداد چیست؟ به نظر شما، مهارتها به چند دسته تقسیم میشوند؟
مهارتهای فشن که حتماً باید بلد باشید کدام ها هستند؟ آیا هرکس که قلم، قیچی و دوربین بدست بگیرد و یا بتواند لباسها را با یکدیگر سِت کند و یا حتی بتواند با الگو گرفتن از مدلهای معروف، ژستهای مناسبی داشته باشد را میتوان فردی با استعداد و با مهارت در حوزه مد و فشن دانست؟
به شما توصیه میکنیم که خط قرمزی، دورِ عبارت مهارت فشن بکِشید و آن را جمع کنید و جایش را به مهارتهای فشن بدهید. چون تا چند سال پیش، شرایط به صورتی بود که میتوانستید با داشتن استعداد و مهارتهای اولیهای که شاید تعدادشان به انگشتان یک دست هم نمیرسید، قدم دراین صنعت گسترده و جذاب بگذارید. اما امروز، به لطف پیشرفت تکنولوژی و اهمیت هرچه بیشتر فضای مجازی و تعاملهای زیاد میان فعالان این حوزه، استعداد و مهارتها دوش به دوش یکدیگر حرف اول را در این مسیر میزنند. از اینر و، قصد داریم ببینیم که آیا استعداد و مهارت، تعریف و اهمیت یکسانی دارند؟
استعداد، چیزی ذاتی است که از همان ابتدا در وجود فرد قرار دارد و باید آن را پرورش دهد. امّا مهارت، مسئله ای اکتسابی ست که فرد به مرور، آن را بدست میآورد و یادگیری و تمرین، تأثیر بسزایی در افزایش آن دارد تا فرد بتواند چند مهارته شود. امّا این موضوع، دلیل بر این نیست که هر فرد با استعدادی لزوماً موفق است. چون باید با پرورش آن، اجازه ندهد که استعدادش در همان نطفه، کور شود و مد و فشن نیز از این قاعده مستثنی نیست. یعنی اگر شما به طورغریزی، استعداد مد و فشن داشته باشید حتماً باید در صدد یادگیری مهارت های لازم باشید که صرفاً به نقاشی، طراحی، دوخت و عکاسی ختم نمیشوند چراکه مهارتهای فشن یکسان نیستند و هر حوزه ای، مهارتهای لازم خود را میطلبد که ما در این مطلب، تنها به برخی از آن ها اشاره میکنیم و در مطالب بعدی، بیشتر درمورد آنها خواهیم نوشت.
گفتنی ست که اگرچه برخی از این مهارت ها کاملا ذاتی هستند. امّا با این حال، می توان بسیاری از آن ها را در بستر جامعه بدست آورد و یا به تقویت و بهبود آن ها پرداخت.
خلاقیت (Creativity)
یکی از موضوعات بسیار مهم در صنعت مد و فشن، خلاقیت است چراکه به عنوان ابزار اصلی، میتواند باعث تمایز کار شما با دیگر آثار شود. به طور مثال آنچه که در رویدادها و فستیوالهای مختلف و یا حتی ارائه پورتفولیوها بسیار به چشم میآید خلاقیت البته به شکل اصولی و استاندارد است و اهمیت این موضوع تا جایی ست که میتواند نام فرد را جهانی کند. این موضوع صرفاً به حوزه طراحی لباس خلاصه نمیشود و در شاخههای دیگر این صنعت هم میتواند به خوبی، خود را نشان دهد. خلاقیت به عنوان مهارت اصلی میتواند به شما کمک کند تا همیشه ایدههای جدیدی در ذهن داشته باشید و کار متفاوتی ارائه دهید که امضای منحصربفردتان، پای آن باشد.
عناصر بصری و دید بصری قوی (Strong visual elements and visual vision)
با توجه به این که عناصر بصری در حوزه مد و فشن نقش مهمی دارند. از اینرو، نباید از مبانی هنرهای تجسمی و رنگ شناسی غافل شوید. به همین دلیل، برخی از افراد فعال در حوزه مد و فشن، در قالب تدابیر خطیِ مختص به طراحی لباس، به آموزش و یادگیری آن میپردازند. شاید برایتان سوال باشد که عناصر بصری چه هستند؟ در یک جمله باید بگوییم که به نقطه، خط و شکل، عناصر بصری گفته میشود که کاربرد و نقش آنها در طراحی لباس بسیار زیاد و متفاوت است؛ چراکه می توانند اندامها و لباسها را به گونه ای متفاوت نشان دهند و در این میان، کیفیت بالای آنها بسیار حائز اهمیت است.
دید و حساسیت بصری میتوانند به طراحان کمک کنند تا نگاهی دقیق و با حساسیت بالایی به فرم، اندازه، رنگ و آثار داشته باشند.
پیشبینی ترندها (Trend Prediction)
پیشبینی ترندها، یکی دیگر از مهارتهای فشن است که میتواند روی بازار این صنعت و بازاریابی و فروش محصولات آن تاثیر بسزایی بگذارد و البته این کار باید به دست متخصص و به اصطلاح کاردان آن سپرده شود.
پیش بینیکنندههای ترندها، افرادی هستند که به صورت تخصصی و حرفهای و با توجه به عوامل مختلفی چون رنگها، پارچهها، اکسسوریها، بافتها، سبکها و... به پیشبینی ترندها میپردازند که کالکشنهای مطرح، ایونتها، کتواکها و لباسهای سلبریتیها جزء جداییناپذیر این پیشبینیها هستند که میتوانند به دو دسته کوتاهمدت و بلندمدت تقسیم شوند و اقتصاد این حوزه را در دست بگیرند.
طراحی لباس دستی و کامپیوتری
تا پیش از این که طراح لباس، شکل امروزی تر و کامپیوتری به خود بگیرد همه چیز بر اساس دست و به شیوه سنتی انجام میشد و البته همچنان هم بدین صورت است. اما تفاوت طراحیهای امروز با گذشته این است که علاوه بر طراحی دستی، حتما باید نرمافزارهای طراحی لباس هم در دستور کار طراحان و فعالان صنعت مد و فشن قرار بگیرد. یعنی طراحان باید تکنیکهای دستی که شامل طراحی آناتومی، یقه، لباس، دامن و... میشود را بلد باشند و سپس با رویکردی تخصصیتر، آنها را در نرمافزارهای مربوط به طراحی لباس پیاده کنند تا شکل دقیقتر و منظمتری به کارهای خود بدهند.
دوخت لباس
یکی از مهارتهای مهم در صنعت مد و فشن، دوخت لباس یا همان خیاطی است. البته اگرچه داشتن این مهارت برای همه افراد فعال در این حوزه ضرورت ندارد. اما می تواند به آنها کمک زیادی کند. به طور مثال اگر شما طراحی لباس انجام میدهید و مهارت خیاطی هم بلد هستید این موضوع تا حد زیادی کار شما را جلو میاندازد و باعث میشود که طرح هایتان را براحتی اجرا کنید.
مودبرد (Mood Board)
مودبرد یکی از مهارتهای مهم است که فقط منحصر به طراحی لباس نیست. اما در این رشته بسیار کاربرد دارد و در حقیقت، میتواند منبع الهام شما در زمینه ایدهپردازی و اجرای اثر باشد و اجزای آن میتوانند تکه پارچهها، کاغذها، اسکچها و حتی تصاویری از مجلههای فشن و بریدن و چسباندن آنها روی صفحه یا تختههای واقعی یا مجازی باشند.
خب، باید بگوییم که تمام مهارتهای مد و فشن، صرفا به همین موارد خلاصه نمیشوند و مهارتهای دیگری هم هستند که میتوانند در این حوزه به شما بسیار کمک کنند تا در آن، حرفی برای گفتن داشته باشید که در ادامه، به چند مورد دیگر میپردازیم.
مهارت های ارتباطی (Communication skills)
با توجه به اینکه انسان، موجودی اجتماعی است و نیاز به تعامل با دیگر افراد دارد، بنابراین باید از مهارت ارتباطیاش در کار خود استفاده کند که این موضوع میتواند در صنعت مد بیشتر به چشم بیاید چراکه فعالان آن در سراسر جهان به واسطه مهارتهای ارتباطی خود میتوانند با یکدیگر همکاریهایی در زمینه تولید، فروش و... داشته باشند و همین مهارتهای ارتباطی میتوانند ابزار خوبی برای فروشندگان، تولیدکنندگان، خریداران و مصرفکنندگان نیز باشند که البته صرفاً کلامی نیستند بلکه شامل مهارتهای ارتباطی شنیداری، زبان بدن، نوشتاری، مذاکره و... نیز میشوند.
بازار فروش و رقبای تجاری
توجه به بازار فروش و رقبای تجاری هم مهارت فشن به حساب میآید که میتواند برای کارآفرینان صنعت مد و فشن بسیار کمککننده باشد چراکه وقتی آنها از روند بازار اطلاع پیدا کنند بهتر میتوانند فروش خوبی داشته باشند و از رقبای تجاری خود پیشی بگیرند.
آشنایی با برند و برندینگ(Branding and branding)
برند و برندینگ از دیگر موضوعهای بسیار مهم در حوزه مد و فشن است؛ زیرا وقتی افراد فعال در آن به دنبال ایجاد برندسازی شخصی باشند، میتوانند به آثار خود هویت مستقلی ببخشند. مثلا آنا وینتور و کارل لاگرفیلد به عنوان روزنامهنگار حوزه فشن و طراح مد توانستهاند از طریق برند خود با شرکتهای متفاوتی همکاری داشته و امضای کاری مختص به خود را داشته باشند. بنابراین به هیچ عنوان اهمیت برند و برندینگ در بازار امروز را نادیده نگیرید.
مهارتهای گروهی
شاید برای شما اتفاق افتاده که با گروههای متعددی در حوزههای مختلف روبرو شده باشید که عمر همکاری آنها کوتاه یا بلند بوده است و پس از آن هر یک بدنبال مسیر و اهداف خود رفتهاند و این موضوع، روی خروجی و نتیجه کار آن ها تاثیر زیادی گذاشته است و یا حتی در طول فعالیتشان، هماهنگی و استانداردهای لازم را نداشتهاند. مثلا تیم رسانهای فعال در حوزه مد و فشن را فرض کنید که جلسهها و تقویم محتوایی و حتی پیگیریهای منظمی نداشتهاند که همین موضوع باعث شده است که پازل آنها به درستی چیده نشود. زیرا در کارشان حرفهای عمل نکرده و به مرور نیز از هم پاشیده شدهاند. این در حالی ست که وقتی تیم کاری، به صورت هماهنگشده و براساس استانداردهای لازم با یکدیگر همکاری کنند، میتوانند موفقیت گروهی بدست بیاورند که نتیجه تلاش همه آنهاست.