چند وقت پیش در مرکز خرید بودم و مردی را دیدم که نزدیک میشد که بسیار آشنا به نظر میرسید. لبخند بزرگش نشان میداد که مرا میشناسد. وقتی نزدیک شد، وحشت کردم و با همسرم زمزمه کردم: «من این مرد را میشناسم! من فقط نمیدانم او کیست!»
متاسفم؛ اما من تو را با لباست نشناختم!
22 خرداد 1403 ساعت 11:08
چند وقت پیش در مرکز خرید بودم و مردی را دیدم که نزدیک میشد که بسیار آشنا به نظر میرسید. لبخند بزرگش نشان میداد که مرا میشناسد. وقتی نزدیک شد، وحشت کردم و با همسرم زمزمه کردم: «من این مرد را میشناسم! من فقط نمیدانم او کیست!»
به گزارش پایگاه خبری پروژه ایران، او سلام کرد و ما برای گپ زدن ایستادیم. در خلال این خوشگذرانی ساده، قلبم در حال تپش بود تا بفهمم او کیست؟ در آخر هم به تورنمنت راکتبال دونفره جمعه گذشته اشاره کرد و به من ضربه زد. فریاد زدم: «هی! من تو را با لباست نشناختم!»
یکی از مسیرهای مهم برای دسترسی به خاطرات از طریق زمینه است. اطلاعات به طور خودکار به ویژگیهای موجود در طول تجربه متصل میشود، خواه شخص (کسی که به شما گفته است)، تنظیم (جایی که آن را یاد گرفتهاید)، زمان (زمانی که در مورد آن شنیدهاید) یا فعالیت (آنچه که انجام میدادید) باشد. این جنبه های به ظاهر بی اهمیت در حافظه ذخیره میشوند و اغلب برای بازگرداندن موفقیتآمیز اطلاعات به ذهن بسیار مهم هستند.
من همیشه این فرد را در زمینههای متفاوتی تجربه کرده بودم: فعالیت، لباس، مکان و زمان روز. وقتی در مرکز خرید با او برخورد کردم، هیچ چیز مطابقت نداشت. مغزم هنگام تلاش برای شناسایی او تشنج شد؛ زیرا نتوانست سرنخ مناسبی را پیدا کند.
ما این را تجربه «قصاب در اتوبوس». شما با کسی همکلاسی هستید و او را می شناسید اما وقتی با او در جایی که انتظارش را ندارید روبرو می شوید، دچار اختلال میشوید. برداشت من از موضوع ورزشکار در مرکز خرید هم همین بود.
زمانی که شما:
یک عطر آشنا را بو میکنید: چه کسی آن را استفاده میکند؟ من این بو را از کجا می شناسم؟
یک آهنگ آشنا میشنوید: اسم این آهنگ چیست؟ خوانندهاش کیست؟
صدای یک سلبریتی را در یک آگهی تجاری میشنوید: او کیست؟ در چه زمینهای ستاره است؟
این یک مشکل ساده نیست!
این فراموشی موقت شناسایی فرد با مشکل رایجتر فراموشی نام شخصی متفاوت است. شما جزئیات مربوط به فرد (شرکت، شغل، نام شریک) را میدانید، اما در آن لحظه نمیتوانید نام او را بیاورید.
هنگامی که شناسایی یک شخص را به صورت خالی (قصاب در اتوبوس) تجربه میکنید، احساس آشنایی شدید میکنید و نه چیز دیگری. این احساس ترسناک است زیرا احساس آشنایی ما تقریباً همیشه با اطلاعاتی پشتیبانی میشود که این واکنش را پشتیبانی میکند. متأسفانه، تکان عاطفی همراه با این خلأ حافظه میتواند حتی بیشتر از این به خاطر بیاورد. آیا تا به حال شده رشته افکار خود را در یک مورد از دست بدهید یا بعد از اینکه رئیستان در یک جلسه سر شما فریاد زد، نکتهای که میخواستید، بگویید را فراموش کردهاید؟ احساسات شدید اغلب در دسترسی به یک خاطره اختلال ایجاد میکنند.
ابعاد تجربه قصاب در اتوبوس
شما به احتمال زیاد یک لحظه قصابی در اتوبوس را داشتید. چنین تجربیاتی اساساً جهانی هستند. در یک نظرسنجی از بیش از چهارصد نفر در تمام سنین (18 تا 89) تقریباً همه (99 درصد) میتوانند با آن ارتباط برقرار کنند. هویت فرد تقریباً نیمی از مواقع (58 درصد) زمانی که با آن شخص میایستید به شما میرسد.
آشنایی با هشدار کاذب
گاهی اوقات آشنایی قوی ممکن است ما را فریب دهد. فرد آشنا نیست اما ویژگی را با شخصی که آشنا است به اشتراک میگذارد. آن کلیری روانشناس چنین تجربه ای را شرح می دهد. در طول سخنرانی او، یکی از حضار بسیار آشنا به نظر میرسید. پس از آن، او متوجه شد که آنها هرگز ملاقات نکرده اند، اما چهره او بسیار شبیه چهره افراد مشهور است.
این آشنایی نادرست یا نادرست، احتمالاً باعث شده است که از کسی بپرسید: «تو خیلی آشنا به نظر میرسی. کجا قبلاً ملاقات کردهایم؟» آنها ممکن است پاسخ دهند که هیچ سرنخی از شما ندارند. نوع مشابهی از سردرگمی نشانه قوی ممکن است زمینه ساز دژاوو باشد. موقعیت یا فعالیت فعلی بسیار آشنا به نظر می رسد، با این حال مطمئن هستید که قبلاً اینجا نبوده اید یا این کار را انجام نداده اید. تنظیم فعلی برخی از عناصر را با یکی دیگر به اشتراک می گذارد، اما این شباهت آشکار نیست.
چند کلمه پایانی
به یاد داشته باشید که در زندگی شما «قصابها» زیادی وجود دارند؛ افرادی که دائماً در یک مطب، با لباسهای مشابه، یا فعالیتهای مشابهی میبینید: سارا در حسابداری، راننده UPS، PA در مطب پزشک یا وزیرتان. اگر در خط بلیت سینما با آنها برخورد کنید، این افراد میتوانند تجربه قصابی در اتوبوس یا عدم آشنایی را ایجاد کنند. در حالی که این مشکل ناراحتکننده است، مرور ذهنی در زمینه های شخصی شما ممکن است به سرعت آن را حل کند. و این سختی در واقع جنبه مثبتی دارد. شما به وضوح زندگی غنی و متنوعی دارید و دیگر به دلیل یک بیماری همه گیر در خانه گیر نمیکنید.
کد مطلب: 423099