کد QR مطلبدریافت صفحه با کد QR

گزارشی از پیاده‌روی اربعین در سال ۱۳۹۲

3 شهريور 1403 ساعت 13:11

گزارشگر : تحریریه پروژه ایران

راه نجف به کربلا سه ­روزه است و اکثرا صبح هفدهم صفر از نجف راه می‌افتند و ظهر نوزدهم به کربلا می رسند.


به گزارش پایگاه خبری پروژه ایران، راه نجف به کربلا سه ­روزه است و اکثرا صبح هفدهم صفر از نجف راه می‌افتند و ظهر نوزدهم به کربلا می رسند. هر روز این سفر سه ­روزه ويژگي خاصي دارد. روز اول شگفتي مواكب است و عظمت جمعيت. روز دوم استقامت است و طي طريق، و از صبح روز سوم شوق وصال است و تنفس در هواي كربلا. يكباره آن جمعيت در خود و روان، بدل می­شود به جمعي مشتاق. يكي چفيه خود را پهن كرده و به مردم التماس ميكند از آن بگذرند تا متبرك شود و ديگري خاك كف خيابان را جارو ميكند و برميدارد براي سرمه چشم. بعد از دو روز پياده روي پاي همه خسته است و قدم ها كندتر از ابتداي مسير است، ولی شوق در همه موج می زند.

***

اعراب اکثرا موکب دارند (وكب يعني جماعتي كه به آهستگي حركت كند، و موكب يعني قافله يا كاروان) و چه نام ­های زیبایی دارد مواکب، موکب فاجعه سامرا، و موکب قطیع الخنصر (انگشت کوچک). و همه این جمعیتِ روان و آنهمه خادم، از صبح اربعین به صورت دسته­ های عزاداری از باب قبله حرم امام حسین وارد می‌شوند، از معبری که در میان صحن برایشان باز شده، عزاداری‌کنان می­گذرند و از بین‌الحرمین به حرم اباالفضل میروند و از باب قبله آن حرم خارج می­شوند. و هر دسته­ای شعاری دارد و پرچمی و نوحه­ ای که آماده کرده­ اند. و از کشورهای مختلف هستند، سوریه و عراق و لبنان و عربستان و بحرین. عکس کسی کمتر هست، و اگر هم هست از مراجع برجسته نیست. اما از ایران هیاتی نبود، علیرغم اینهمه زائر. یکی دو هیئت از آذربایجان بود چوب به دست و از همدان. اما یکی دو هیات بزرگ دانشجویی هم بود که اصرار داشتند علاوه بر پرچم و پلاکارد، عکس هم داشته باشند و اعراب هم معترض به آن و مدتی هم متوقف شده بودند به همین دلیل ظاهرا.

ایرانی‌ها کمتر در قالب هیات سفر می کنند. در مسیر، آنها که کوله­ ای بر دوش دارند یا ساکی به دنبال، بیشتر ایرانی هستند. و این حرکت ­های فردی، آنها را بیشتر تماشاچي مي كند تا فعال و مشاركت­ كننده؛ و البته در تعامل کمتر با ساير شيعيان که از همه جاي جهان آمده ­اند: آلمان و آمريكا و بحرين و سوريه و يمن و عربستان و هند و... بايد سادگي و بي ­آلايشي و غم فردا نداشتن و نگران اینکه شب کجا بخوابیم نبودن و تعميم دايره خودي به همه را از آنها ياد گرفت. هر كس كه در اينجاست شيعه است و ميهمان اباعبدالله. و بايد ياد گرفت موكب گرفتن و عزاداري كردن را. و باید یاد گرفت عربی را در حداقل ­ها، تا بتوان صحبتی کرد و حتی اعتراضی، و مهمتر اینکه عربی نوحه خواند، یا ترکیبی از نوحه­ های عربی و فارسی داشت. در صحن اباعبدالله یکی از این دسته­های بزرگ ایرانی، می خواندند «یا ایها المسلون اتحدوا اتحدوا» و این لابد تنها شعار عربی ای بود که بلد بودند که هم به کار حج می ­آید و هم در عراق بگویند.

هیات بخشی از حیات ایرانی است که از آسیب غیریت­ گرایی ­های سیاسی به دور است و مزیت نسبی ماست. و اگر به جای دسته ­های بزرگ دانشجویی که اکثرا رویکرد غالبشان سیاسی است، هیات­ ها معرف اصلی ایرانیان باشد، هم عزاداری ­های هماهنگ ­تری دارند، و هم عزاداری ­هایشان به جای ارشاد دیگران، غم و اندوه خودشان است، در اربعین در حرم حسینی. و باید بپذیریم که بزرگترین اجتماع جهان از آن شیعیان است، ولی نه در ایران، و مرکز تشیع در همین فاصله نجف تا کربلا است و ما هم باید مشارکت داشته باشیم، ولی اولین قدم مشارکت، مدیریت نیست.

***

ایکاش ما نیز در مقابل مروت عربی، با اعراب با فتوت ایرانی عمل میکردیم، نه با رندی ایرانی. و ماييم كه هنوز اعتماد نداريم به ارباب و خادم، كه زودتر ميرويم و جا ميگيريم در موکبی که امکانات بیشتری دارد یا سرمای کمتری، براي همسفر و همدرس و همكار و همشهري. و همه اين «هم» ها، اينجا رنگ باخته و همه زائرند. و شعار مواكب اين است كه خدمت به زائرين حسين شرف ماست و انصافا كه افتخار ميكنند به خدمتكاري و التماس ميكنند كه سر سفره آنها بنشيني. و هر چه بگويي بر چشمشان جاي داري و هيچ نميگويند، نه اعتراضی و نه غری زیر لب و نه حتی تغییر حالتی در چهره. اينجا بيشتر از زائر، خادم است و لذاست كه همه چيز هست. و باز هم چقدر تفاوت هست ميان ما كه بيشتر سر سفره حسين نشسته‌­ايم و میهمان بوده‌ایم و اينها، كه بيشتر به خدمت زائرین حسین کمر بسته‌اند.


کد مطلب: 426950

آدرس مطلب :
https://www.theiranproject.com/fa/report/426950/گزارشی-پیاده-روی-اربعین-سال-۱۳۹۲

پروژه ایرانی
  https://www.theiranproject.com