شنبه ۳ آذر ۱۴۰۳ , 23 Nov 2024
پروژه ایران : حجت الاسلام و المسلمین عسکری اظهار داشت: کشمیر پاکستان به سختی تحت تأثیر تهاجم فرهنگی قرار دارد و جهاد تبیین در آنجا به دست روحانیون کارآمد ضرورت دارد.
نشست مجمع جهانی شیعه شناسی
نشست مجمع جهانی شیعه شناسی
به گزارش پایگاه خبری پروژه ایران، حجت الاسلام و المسلمین محمد عسکری از روحانیون بلتستانی جامعة المصطفی در نشستی که در مجمع جهانی شیعه شناسی قم برگزار شده بود گفت: کشمیر به سختی تحت تأثیر تهاجم فرهنگی قرار دارد و جهاد تبیین در آنجا به دست روحانیون کارآمد در راستای لبیک گفتن به خواسته مقام معظم رهبری ضرورت دارد.

مجری این نشست در آغاز آن با اشاره به اینکه کشمیر منطقه‌ای بسیار زیبا و حاصلخیز است و مردمانی با قلبی مهربان و سرتاسر از شور معنویت و ایمان و عشق به اهل بیت (ع) و امیرالمومنین علی (ع) دارد که واقعا مثال زدنی هستند، تصریح کرد: استعمار ملعون، کشمیر را به دو قسمت تقسیم کرده است؛ قسمتی از آن در دست هند بوده و قسمتی نیز در دست پاکستان می‌باشد و ما در این جلسه به منطقه کشمیر پاکستان از لحاظ جمعیتی و سطح سواد دینی و همچنین چالش‌ها و نیازهایی که مردمان عزیز آنجا با آنها روبرو هستند در راستای برنامه ریزی برای رشد فرهنگی و مذهبی می‌پردازیم و در جلسه‌ای دیگر به کشمیر هند توجه خواهیم کرد.

این جلسه با حضور دکتر پیمان دبیرکل مجمع جهانی شیعه شناسی و حضور جمعی از علاقه‌مندان برگزار شد.

حجت الاسلام والمسلمین محمد عسکری از روحانیون پاکستانی جامعة المصطفی که خود از بلتستان از توابع کشمیر بوده ولی از کودکی در کراچی بزرگ شده و در آنجا موفق به اخذ گواهی کارشناسی ارشد الهیات شده و هم اکنون نیز در حوزه علمیه در بخش قرآن و حدیث در رشته قرآن و مستشرقان، موفق به اخذ دکترا می‌گردد به ایراد سخنرانی پرداخت.

او اظهار داشت: وقتی درباره کشمیر صحبت می‌کنیم باید ابتدا به معرفی شبه قاره بپردازیم. شبه قاره در شرق جهان قرار دارد و از این جهت به آن شبه قاره گفته شده است که مقداری از آسیا جدا شده و حالتی شبیه به قاره دارد. پاکستان فعلی، بنگلادش، نپال، بوتان و هندوستان همه یک کشور بودند. جدایی پاکستان از هند به این جهت بود که مسلمانان از هندوها جدا گردند. انگلیسی‌ها نزدیک به ۲۰۰ سال در شبه قاره حکومت داشتند. سپس مردم شبه قاره اعم از هندو و مسلمان تصمیم گرفتند شبه قاره را از دست انگلستان آزاد کنند. نظر علمای مسلمان بر این بود که اگر به صورت یکپارچه کشور خود را از دست انگلستان آزاد کنند در این صورت برای مسلمانان جایگاهی نخواهد ماند چون هندوها در اکثریت هستند و در زمان انتخابات، آنها حکومت را به خاطر در اقلیت بودن مسلمانان در دست می‌گیرند و یا هدفشان این بود که ما گر چه در یک منطقه حضور داریم و از لحاظ گویش زبانی با هم مشترک هستیم ولی در نهایت خواستار کشور مستقل شدند و برای کشور خود نام پاکستان به معنای محل پاک‌ها را برگزیدند. بدین جهت قرار بر این شد که هر جا مسلمانان بیش از ۵۰ درصد هستند ملحق به قسمت پاکستان شود و هر جا آنها کمتر از ۵۰ درصد هستند ملحق به هند شود؛ به همین خاطر بنگلادش که از پاکستان هزاران کیلومتر فاصله داشت جزو پاکستان شد و به آن پاکستان شرقی گفته می‌شد.

وی افزود: در سال ۱۹۴۷ که هندوستان تقسیم شد قسمت بنگلادش که شرقی‌ترین قسمت هندوستان بوده به نام پاکستان شرقی و قسمت غربی که همسایه ایران است و جنوب غربی هند بود به نام پاکستان غربی نامیده شد. اینها بیست، سی سالی با هم بودند و سپس بنگلادشی‌ها به رهیری مطیع الرحمان از پاکستان فعلی جدا شدند، به این خاطر در سال ۱۹۷۱ یعنی نزدیک ۲۵ سال بعد از آن، پاکستان به دو قسمت تقسیم شد که یکی بنگلادش و دیگری پاکستان فعلی است.

این پژوهشگر حوزوی ادامه داد: کشمیر که محل بحث ماست از دیرباز به ایران صغیر معروف بوده است. در این باره کتابی به نام «کشمیر، ایران صغیر» نوشته شده است. کشمیر با وجود این که در شبه قاره هست شباهت زیادی با ایران فعلی دارد. کشمیری‌ها حتی از لحاظ ظاهری هم شباهت زیادی با ایرانی‌ها دارند غیر از اینکه ایرانی‌ها در زمان‌های بعدی به آنجا رفتند و در آنجا ساکن شدند. اولین کسانی که از ایرانیان به آنجا رفتند بازرگانان و سیاحان بودند. اینها اسلام را به مردم آن منطقه عرضه کرده و آنها به راحتی پذیرفتند.

او یادآور شد: منطقه کشمیر اعم از کشمیر پاکستان و هند در شمال غربی هند و شمال شرقی پاکستان قرار دارد. یک طرف کشمیر، چین و طرف دیگر آن افغانستان هست و در سویی دیگر هند و پاکستان قرار دارند.

وی با اشاره به اینکه زمانی که قرار بود هندوستان به دو کشور هند و پاکستان تقسیم شود، اکثریت قاطع اهل کشمیر با مسلمانان اعم از شیعه و سنی بوده است، خاطرنشان کرد: اگر به تاریخ کشمیر نگاه کنید خواهید یافت که حدود ۷۰۰ سال قبل، اشخاص شاخصی که از ایران به آنجا رفته‌اند و باعث مسلمان شدن آنها شده‌اند شیعه بوده‌اند و همه مردم نیز در آن زمان به مذهب شیعه معتقد بودند. البته ما تاریخ دقیقی راجع به کشمیر نداریم گر چه الآن کتاب‌ها و مقالات زیادی درباره آن وجود دارد که غربی‌ها یا خود اهل کشمیر نوشته‌اند یا در ایران نگاشته شده است ولی تاریخ دقیقی از مورخی که خودش آنجا زندگی کرده باشد و شرایط را درک کرده باشد و جغرافیا و آب و هوای آن جا را لمس کرده باشد وجود ندارد.

وی افزود: دقیقترین تاریخی که ما راجع به کشمیر پیدا می‌کنیم در برهه دوگره است. آنها حکمرانانی بودند که وقتی انگلیس کل شبه قاره را در تصرف خود درآورد از طرف آنها گماشته شدند. در آن زمان انگلیسی‌ها خودشان به صورت مستقیم به اداره کشمیر نمی‌پرداختند و اداره کشمیر را به دست دوگره‌ها که گروهی از هندوها بودند می‌سپارند بلکه آنجا را به آنها می‌فروشند و در تاریخ، مقدار قیمت آن نیز چندین میلیون روپیه آن زمان ذکر شده است.

محقق پاکستانی ادامه داد: در آن زمان شخصی به نام حشمت الله خان لکنوی منشی دربار دوگره‌ها کتابی درباره تاریخ جامو، کشمیر، گِلگِت، بلتستان و لَداخ تألیف می‌کند یعنی همه قسمت‌های کشمیر را در آنجا آورده است. این کتاب نزدیک به صد سال پیش نوشته شده است. مستند ترین تاریخ، همین است که صاحب آن با مردم آنجا زندگی کرده است و نزدیک ۲۰ سال منشی دولت بوده است. دوگره‌ها از همه مناطق کشمیر مالیات جمع می‌کرده‌اند که در مجموع، مالیات سنگینی می‌شده است. حشمت الله خان، سرمنشی اخذ مالیات بوده و به مناطق سر می‌زده است و اصالتا اهل لکنهو از شهرهای مرکزی هند بوده است.

وی افزود: نسخه قدیمی این کتاب در دسترس نیست ولی نسخه جدیدی از آن در پاکستان منتشر شده است و هم اکنون در بازار موجود است. نسخه‌ای قدیمی از این کتاب که در زمان انگلیسی‌ها چاپ شده از مرحوم پدرم به دست ما رسیده که آن را در دست فروشنده لوازم کهنه منازل در لکنهو می‌بیند و چون خودش روحانی، دانشگاهی و اهل کشمیر بوده به آن علاقه مند می‌شود و آن را تهیه می‌کند. فرق کتاب منتشر شده جدید و آن کتاب در این است که در کتاب قدیم عکس‌هایی سیاه و سفید از دربار دوگره‌ها با کاغذ گلاسه نیز وجود دارد و در کتاب جدید تصویری وجود ندارد. بخشی از متن کتاب قدیمی هم در این کتاب وجود ندارد. در آن کتاب آمده است که مبلغان ایرانی که به آنجا آمده‌اند باعث گرویدن مردم آنجا به مذهب شیعه شده‌اند.

او ادامه داد: بعد از اینکه بیشتر جمعیت کشمیر شیعه می‌شود آنها خودشان با تشکیل حکومتی آنجا را اداره می‌کرده‌اند ولی در زمان‌های بعدی اهل تسنن بر ضد شیعیان توطئه می‌کنند و دولت نیز با آنها همنوا می‌شود که باعث حمله به شیعیان در آن زمان و هم در زمان مغول‌ها می‌شود و بعد از آنها نیز افغان‌ها به آنجا آمده و به حکومت می‌رسند و دولت شیعیان را مضمحل می‌نمایند بلکه جمعیت شیعیان را هم از بین می‌برند. در قسمت کشمیر، تاریخ شیعه کشی عجیبی وجود دارد. سلسله قتل عام شیعیان تا زمانی که دوگره‌ها به قدرت می‌رسند ادامه دارد و آنها نیز روی خوشی به شیعیان نشان نمی‌دهند.

حجت الاسلام والمسلمین عسکری با اشاره به اینکه هم اکنون اگر ما به جمعیت کشمیر نگاه کنیم تبدیل به چند قسمت شده است، تصریح کرد:زمانی که قرار شد هندوستان به دو قسمت هندونشین و مسلمان‌نشین تقسیم شود و مسلمانان کشور پاکستان را تشکیل دهند، کشمیر نیز به خاطر جمعیت مسلمان آن باید جزء پاکستان قرار داده می‌شد ولی برخی از اهل کشمیر نظرشان بر این بوده است که کشمیر باید کشوری مستقل باشد. الآن هم چه در قسمت کشمیر هند و چه در قسمت کشمیر پاکستان عده‌ای این فکر را دارند که چون اکثریت در آنجا با مسلمانان است باید کشمیر کشوری مستقل گردد.

وی در ادامه گفت: در هر صورت هنگام خروج انگلستان چون دوگره‌های حاکم در کشمیر که ریشه در آنجا نداشتند و وابسته به انگلیسی‌ها بودند نمی‌توانستند به حکومت خود ادامه بدهند، برای جلوگیری از انحلال حکومت خود با هند رایزنی کردند که بتوانند با آنها باشند و به این خاطر در همان سال ۱۹۴۷ که پاکستان از هند جدا شد اولین جنگ بین پاکستان و هند بر سر مسئله کشمیر درگرفت که درگیری مختصری بود و سازمان‌های بین المللی مداخله کردند و مرزی را بین کشمیر کشیدند که دو سوم کشمیر به هند واگذار شد و یک سوم آن به پاکستان رسید. جامو، دره کشمیر و لَداخ در دست هند می‌باشد و گِلگِت، بلتستان و منطقه‌ای از کشمیر که به اسم «آزاد کشمیر» معروف است در دست پاکستان قرار دارد. از این جهت به آنجا آزاد گفته شده است که خودشان دولت کوچکی متشکل از وزرا دارند گرچه از روپیه پاکستان استفاده می‌کنند و ارتش پاکستان مرزهای آن جا را اداره می‌کند و شناسنامه و پاسپورت را از پاکستان می‌گیرند. آنها از روزی که از انگلستان آزاد شدند اختیار دارند که با هند یا با پاکستان باشند و یا اینکه خودشان به صورت یک کشور مستقل زندگی کنند.

روحانی بلتستانی ادامه داد: گِلگِت گر چه از لحاظ جغرافیایی یکی از مناطق کشمیر است و از قدیم، جزئی از کشمیر محسوب می‌شده ولی به صورت جداگانه لحاظ می‌شود و به تازگی گلگت و بلتستان با هم استان پنجم و غیر رسمی پاکستان قرار داده شده‌اند ولی کشمیر پاکستان هنوز به نام «آزادِ کشمیر» شناخته می‌شود و اگر زمانی رفراندومی برگزار شود اختیار دارند انتخاب کنند که آیا مستقل باشند یا با هند یا با پاکستان باشند.

او اضافه کرد: از ۷۵ سال گذشته این مسئله مورد بحث بوده و به نتیجه نرسیده است و پاکستان هم به دادگاه‌های بین المللی مراجعه کرده است که بتواند کشمیر را به خود ملحق کند و از این جهت پاکستان نمی‌تواند گلگت و بلتستان را استان رسمی پاکستان اعلام کند که بهانه‌ای به دست دادگاه بین المللی در نقض درخواست کلی خود در ضمیمه کردن کشمیر ندهد گر چه برای آنجا استاندار و همه مسئولان دیگر هم انتخاب می‌شوند.

وی در ادامه یادآور شد: خود مردمان گلگت، بلتستان و کشمیر گمانشان این است که این فقط بهانه است. چرا که اکثر جمعیت قبلی کشمیر شیعه بودند ولی به خاطر شیعه کشی‌های زیاد در دولت‌های مختلف، جمعیت آنها کم شد و آنها الآن در اقلیت هستند و جمعیت شیعه در کل کشمیر هند و پاکستان بین ۱۵ تا ۲۵ در صد ذکر شده است و منطقه‌ای که به صورت قطعی، اکثریت مردم آنها با شیعیان است گلگت و بلتستان هستند. نیمی از جمعیت گلگت و ۹۵ درصد بلتستان شیعه هستند. جمعیت شیعه کشمیری که به دست ایرانی‌ها به تشیع گرویده بودند به جهت مسائل مختلف از جمله کشتار و مهاجرت، بسیار کم شده است و فقط در گلگت و بلتستان جمعیت قابل توجهی شیعه وجود دارند. شیعیان آن جا اعتقاد دارند علت این که پاکستان چنین کاری می‌کند این نیست که نمی‌خواهد بهانه برای دادگاه بین المللی که در آنجا تقاضای انضمام کامل کشمیر را دارد درست کند که دادگاه نتواند ادعا کند که این کشور با انضمام رسمی گلگت و بلتستان به خاک خود قوانین را زیر پا گذاشته است بلکه هدفشان این است که کسی از شیعیان در پارلمان و سنا حضور نداشته باشد چون اگر به صورت رسمی به پاکستان ملحق شوند لازم است که شخصی شیعی از آن منطقه در پارلمان و سنا حضور داشته باشد و کشور پاکستان تن به این کار نمی‌دهد تا شیعیان ایالت مستقلی نداشته باشند.

او افزود: شما می‌بینید در پی اتفاقاتی که مثل شهادت حاج قاسم سلیمانی می‌افتد تظاهراتی که در منطقه کشمیر شکل می‌گیرد بسیار با شکوه و پر جمعیت برگزار می‌شود.

این پژوهشگر حوزوی در ادامه به درگیری‌های مسلمانان کشمیر با همدیگر پرداخت و اظهار داشت: خود مسلمانان کشمیر هم قبلا اقدام به شیعه کُشی می‌کردند ولی الآن با خود هند درگیر هستند. منطقه کشمیر هند که زیر تسلط هند است در حال حاضر با دولت هند در حال اختلاف و جنگ هستند و بیش از صد هزار کشته داده‌اند. به صورت فجیعی به آنها ستم شده و جوانان را کشته‌اند و به زنان تجاوز کرده‌اند. این مخاصمت‌ها بین کشمیر هند و دولت آنجا از سال ۱۹۸۹ یعنی ۱۰ سال پس از انقلاب اسلامی ایران به وجود می‌آید و در حال حاضر ادامه دارد.

او سپس به اوضاع تحصیلی منطقه اشاره نموده و گفت: وضعیت آموزش و پرورش در کشمیر پاکستان، گلگت و بلتستان خیلی بهتر از وضعیت آموزش و پرورش در کشمیر هند است چون آنها همیشه در حال درگیری با دولت هند هستند و به خاطر همین، موانع آموزشی و پژوهشی در آن جا وجود دارد. حتی نسبت به دروس دینی هم آنها مشکلاتی داشتند چون نه مدرسه‌ای بوده است و نه حوزه علمیه‌ای وجود داشته است ولی الآن تا حدی بهتر شده و پیشرفت خوبی داشته‌اند و آماری در حدود ۶۳ درصد در زمینه فراگیری آموزشی نیز ارائه شده است در حالی که در خود هند و پاکستان که پیشرفت زیادی داشته‌اند در قسمت‌هایی آمار تحصیل، در حد ۴۰ درصد و یا کمتر را نشان می‌دهد.

وی با اشاره به اینکه از لحاظ اعتقادی و دینی، کشمیر هند وضعیت خوبی ندارد چون دولت آنجا در تضاد با آنها قرار دارد، خاطرنشان کرد: آنها دو روش را دنبال می‌کنند که جوانان را از دین دور کنند؛ یکی این است که اعتقادات هندو و سیک خود را خیلی برجسته می‌کنند و در این باره سریال و فیلم می‌سازند و در مناطق مسلمان‌نشین کشمیر هند پخش می‌کنند و راه دوم آنها ترویج ابتذال است یعنی انواع و اقسام فیلم‌ها و سریال‌های مستهجن را پخش می‌کنند که آنها بی دین شوند و یا به دین خود آنها بگروند.

او اضافه کرد: البته قسمت کشمیر پاکستان هم چندان فرقی با کشمیر هند نمی‌کند؛ گر چه از روز جدایی پاکستان از سلطه انگلستان، این کشور به «پاکستانٍ لا اله الا الله» معرف بوده ولی هنوز هم انگلستان از لحاظ فکری، هم هند و هم پاکستان را تحت نفوذ خود دارد و افرادی که از هند، پاکستان و کشمیر که به خارج سفر کرده و در آن جا درس می‌خوانند تحت تأثیر فرهنگ آنها قرار می‌گیرند و آنهایی که سِمَتی به دست می‌آورند مردم را با همان فرهنگ غربی اداره می‌کنند.

وی در ادامه تصریح کرد: در دانشگاه‌های پاکستان وضعیت فرهنگی اسفباری وجود دارد. گرچه در بین اساتید، انسان‌های خوبی هم وجود دارند ولی جو غالب در آنجا اینگونه است که دانشجویان را از دین گریزان کنند. متون موجود در آنجا چه در علوم انسانی و چه در علوم تجربی، متون غربی هستند و به این صورت سعی می‌کنند جوانان را از دین دور کنند.

او افزود: در گلگت، بلتستان و کشمیر آزاد (کشمیر پاکستان) هم این وضعیت وجود دارد و حکومت پاکستان به خاطر مشترکاتی که این منطقه با فرهنگ شیعی ایران از قدیم داشته‌اند و نفوذی که هم اکنون ایران در آن منطقه دارد از این مسئله هراس دارد. زبان رسمی این مناطق در دوره‌های گذشته با وجود حکومت دولت‌هایی چون دوگره که خودشان هندو بوده‌اند فارسی بوده است و هنوز هم آثاری از این دست مثل ترجمه‌های فارسی قرآن وجود دارد. انعقاد قراردادهای آنها به زبان فارسی نوشته می‌شده است. آنها گرچه منطقه‌شان از ایران دور بوده است ولی به خاطر تبلیغ مبلغان ایرانی و حضور شیعیان ایرانی وابستگی فرهنگی زیادی با ایران داشته‌اند و زبان فارسی رواج داشته است.

وی با تأکید بر اینکه حکومت پاکستان تلاش می‌کند همه مناطق را از دین دور کند و سعی آنها در این منطقه بیشتر است، یادآور شد: در قسمت بلتستان کسانی که موفق به اخذ دیپلم می‌گردند و در هر بخشی از این منطقه حائز رتبه اول می‌شوند جذب اداره کمک‌های آمریکا شده و حدود ۲۰ تا ۳۰ نفر را - چه دختر و چه پسر- برای یک سال به آمریکا می‌برند و با استفاده از اقامت رایگان تحصیل می‌کنند. گر چه نمی‌شود در یک سال، تحصیل آن چنانی داشت ولی برای آنها دوره‌هایی برگزار می‌شود و پس از طی آن مدت به کشور خود برگشته و دانشگاه را ادامه می‌دهند.

وی افزود: من خودمم تحقیق کردم و در زمره آنها جوان‌هایی را می‌شناختم که بسیار مذهبی بودند ولی تغییر کرده‌اند و حامی آمریکا شده‌اند و اعتقاد دارند آمریکا بهترین کشور در حمایت از انسانیت است و این افکار را ترویج می‌دهند. برخی از آنها نیز در پست‌هایی که به دست آورده‌اند مروج این افکار هستند.

او در ادامه اظهار داشت: هنوز در بین مردم اشخاص متدین و مذهبی وجود دارند و نیاز به این است که مورد تشویق قرار گرفته و حمایت شوند. و ما باید بیشتر به تبلیغ توجه کنیم که در خیلی بخش‌ها نیاز به مبلغ وجود دارد. جهاد تبیین که مقام معظم رهبری به آن تأکید داشته‌اند در این مناطق ضرورت دارد.

حجت الاسلام والمسلمین عسکری در ادامه به شأن و جایگاه علمی مرحوم آیت الله محسن علی نجفی تازه درگذشته پرداخت و گفت: آیت الله شیخ محسن علی نجفی که چند روز پیش رحلت کرد و رهبر معظم انقلاب هم پیام تسلیتی صادر کردند از مردم بلتستان بود. وی فعالیت‌های زیادی در پاکستان در زمینه علمی و ترویج فرهنگ شیعی داشت. در همان کشمیر پاکستان صدها مدرسه امروزی را تأسیس کرد و اداره آن به این گونه است که دانش آموزان در کنار آموزش‌های رسمی دولت، اخلاق و فرهنگ دینی را هم آموزش می‌بینند. اساتیدی در آنجا به کار گمارده می‌شوند که بتوانند در مقابل هجمه‌های فرهنگی پاسخگو باشند.

او ادامه داد: ما در زبان اردو کسی غیر از او نداریم که تفسیری به همین زبان نوشته باشد. تفسیر بلاغ المبین، کتابی است که در شبه قاره مورد استفاده مؤمنان قرار می‌گیرد. حوزه علمیه جامعة الکوثر که در اسلام آباد قرار داد از برکات زحمات اوست. دانشگاه بین المللی بزرگی هم بنا به توصیه وی هم اکنون در حال ساخت است. او کتب، مجلات و مقالاتی را منتشر می‌کرد و در شبه قاره منتشر می‌شد و در عین حال توجه ویژه‌ای به کشمیر پاکستان، بلتستان و گلگت داشت و خدمات ارزنده‌ای برای این منطقه انجام داد. برای آواره شدگان مرزی که به خاطر جنگ بین هند و پاکستان مجبور به ترک خانه‌های خود شده بودند شهرک‌هایی ساخت و آنها را اسکان داد.

در پایان جلسه برخی از حضار سؤالاتی مطرح کردند از جمله اینکه با توجه به پر شور بودن شیعیان آنجا، جریان‌های افراطی برائتی که مخالف وحدت بوده و رو به رشد نیز می‌باشند در آنجا چه فعالیت‌هایی دارند؟

حجت الاسلام عسکری در پاسخ اظهار داشت: قبل از تقسیم هند و بعد از اینکه پاکستان از هند جدا شد این جریان وجود داشته است. انقلاب اسلامی ایران باعث بیداری خیلی‌ها از جمله مردم پاکستان و کشمیر شد. زمانی به خاطر پشتیبانی استعمار، این گروه‌ها در پاکستان تقویت شدند و پول‌های هنگفتی از کشورهای عربی و غربی به آنها می‌رسید و همانطور که خودتان مستحضرید در دهه گذشته، آنها جنایات بزرگی از جمله منفجر کردن برخی مساجد و حسینیه‌ها را مرتکب شدند و بسیاری از عالمان دینی، پزشکان و مهندسان را کشتند. حتی عده‌ای را از بین سنی‌های معتدل اعم از عالم و غیر عالم را هم کشتند. آنها ۲۰ سال قبل فرمانده پلیسی را که برخی از آنها را به جهت داشتن کارت خرید نامحدود از آمریکا دستگیر کرده بود تهدید کردند که چنانچه عضو ما آزاد نشود تو را می‌کشیم و تهدیدشان را پس از مدتی عملی کردند.

وی افزود: حالت افراطی آنها در حال حاضر کم شده و در حال رشد نیستند ولی در عین حال وجود دارند و بر ضد وحدت و ضد شیعیان و علی الخصوص شیعیانی که ارتباطی با ایران دارند و فعالیت می‌کنند و گهگاهی این حمله‌ها نیز صورت می‌گیرد. آنها در شبکه‌های اجتماعی بر ضد روحانیت، شیعیان و وحدت مطالبی هم منتشر می‌کنند. سرویس‌های اطلاعاتی دولت نیز آنها را می‌شناسند و اعلان هم کرده‌اند که این گروه‌ها از کجا خط می‌گیرند و اراده‌شان چیست.

پرسشگری سؤال کرد: علت کاهش آنها که به آن اشاره شد چیست؟

این محقق پاکستانی در جواب خاطرنشان کرد: داغ شدن مذمت کمک به تروریسم در دنیا و فشارهایی که به دولت‌ها در کنترل آنها وارد شد و سختگیری در رساندن پول‌ به آنها از خارج، از جمله این عوامل است. دولت حساب‌های بانکی خیلی‌ها را بسته‌ است. بیداری مردم هم تأثیر زیادی داشته است. در زمان قدیم با مطرح شدن اتهامی بر ضد یک شیعه، اهل سنت بدون تحقیق، حمله ور می‌شدند و خانه‌ها را آتش می‌زدند و مردم را می‌کشتند ولی الآن خود مردم آگاه شده‌اند و به این سبک عمل نمی‌کنند گرچه هنوز افرادی که شستشوی مغزی داده شده‌اند وجود دارند ولی از آن حالت قبلی کاسته شده است. در زمان قبل، ارتش که خودشان هم سنی بودند در این قضیه تسامح می‌کردند ولی الآن به خاطر فشارهای بین المللی چنین کاری انجام نمی‌دهند بلکه سختگیری می‌کنند.

سؤال کننده‌ای گفت: رویکرد حکومتی پاکستان در زمینه اختیارات شیعه و مشارکت آنها در دولت چگونه است؟

حجت الاسلام عسکری در پاسخ یادآور شد: در قانون اساسی پاکستان آمده است که اسلام دین رسمی کشور است و هر گروهی آزادانه می‌توانند هر اعتقادی داشته باشند و چون اکثریت جمعیت این کشور اهل سنت هستند معمولا در انتخاباتی که برگزار می‌شود اهل سنت بیشتر رأی می‌آورند و آنها بیشترین اعضای دولت را تشکیل می‌دهند. کسانی از شیعیان که رئیس جمهور یا نخست‌وزیر می‌شوند به خاطر حضورشان در برخی از حزب‌ها است نه اینکه به خاطر شیعه بودن از مردم شیعه رأی گرفته باشند. البته با اسم شیعه می‌آیند ولی معمولا اعتقادات و پایبندی‌های بایسته‌ای ندارند و نه تنها حضور آنها نفعی برای شیعیان نداشته بلکه به ضرر شیعیان هم بوده‌اند و چون به خاطر حضورشان در دولت نمی‌توانستند وهابیت را سرکوب کنند، آنها هم در حمله کردن به شیعیان جریء می‌شدند و به طور خلاصه کشور پاکستان در دست ارتش است و آنها هم از قدرت‌های غربی خط می‌گیرند. هر دولتی که مستقر می‌شود از طریق ارتش می‌آید، چه از طریق انتخابات بیاید و چه اینکه ارتش با کودتای نظامی دولت را در دست بگیرد. ضیاء الحق و قبل از او ایوب خان و همچنین پرویز مشرف، همه ارتشیانی بودند که حکومت را در دست گرفتند. آنها به سنی و شیعه هم کاری ندارند ولی ممکن است به نفع خودشان استفاده کنند و گاهی این طرف را و گاهی آن طرف را تحریک می‌کنند. خلاصه مبحث همین است گرچه توجیهاتی مطرح می‌شود که فرصت بحث کردن در این زمینه خارج از حوصله مجلس است.
گزارشگر : تحریریه پروژه ایران
https://theiranproject.com/vdcciiq0x2bqse8.ala2.html
نام شما
آدرس ايميل شما