پروژه ایران : دومین تجربه حضور کتابفروشان کنار ناشران درحالی رقم خوره است که تعداد ویترینداران از ۲۱۰ به ۳۶۰ کتابفروشی در نمایشگاه سیوپنجم افزایش پیدا کرده؛ این استقبال برداشت و استدلال متفاوت ناشران بخش حضوری نمایشگاه را در پی داشته است.
به گزارش پایگاه خبری پروژه ایران، «بخوانیم و بسازیم» شعار خوش معنا و امیدبخشی است که سیوپنجمین نمایشگاه بینالمللی کتاب تهران زیر لوای آن از چهارشنبه (۱۹ اردیبهشتماه) آغاز شد. حفظ الگوی عرضه کتاب در دو بخش مجازی و فیزیکی در کنار حضور کتابفروشان در بخش مجازی نمایشگاه کتاب که بهگفته مسئولان برگزاری این رویداد با شناسایی و رفع تواقص، دومین سال پیاپی اجرایی شده، ازجمله اقدامات اساسی است که برای تحقق شعار عدالت فرهنگی ارزیابی میشود.
دومین تجربه حضور کتابفروشان، کنار ناشران در بخش مجازی نمایشگاه کتاب، درحالی رقم خورده است که تعداد این ویترینداران از ۲۱۰ مشارکتکننده در نمایشگاه سیوچهارم به ۳۶۰ کتابفروشی در نمایشگاه سیوپنجم افزایش پیدا کرده است؛ البته این استقبال درخورتوجه کتابفروشان، برداشت و استدلالهای متفاوت ناشران حاضر در بخش حضوری نمایشگاه را در پی داشته است.
استدلال و نظراتی که تفاوت آنها در صحبت مدیران نشرهای «روزگار»، «فصل پنجم» و «خزه» با سابقه حضور چندین ساله در نمایشگاه کتاب تهران تحلیل است.
استقبال ناشرها از هر کسی که به هر طریقی کتاب به دست مخاطب میرساند
محمد عزیزی، مدیر انتشارات «روزگار» که بهگفته خود او از سال ۱۳۷۸ یعنی حدود ۲۴ سال- بهطور پیوسته در نمایشگاه کتاب تهران حضور دارد؛ ازجمله ناشران نامآشنای کشور است که امسال با حدود ۱۵ کتاب چاپ اولی و بیش از ۱۰۰ عنوان کتاب تجدید چاپی در دو بخش حضوری و مجازی نمایشگاه شرکت کرده است.
وی با اشاره به تجربیات خود از حضور در دورههای مختلف نمایشگاه کتاب تهران، میگوید: در مدت حضور در نمایشگاه کتاب، هم سالهای خوب و هم بد داشتیم و نوسانات و فراز و فرودهای فراوانی را شاهد بودیم، اما با همه این احوال برگزاری نمایشگاه کتاب و تداوم آن را بسیار ضروری میدانم.
بهگفته مدیر نشر «روزگار» نمایشگاه کتاب تا به امروز تعطیل نشده و نخواهد شد و بهدلیل ارتباطی که اهل قلم با هم پیدا میکنند بسیار لازم است؛ علاوه بر بحث اقتصاد نشر، نمایشگاه مهمانی خوبی است که نویسنده و ناشر و مترجم و کتابخوان و اهالی چاپ و نشر به بهانه آن همدیگر را میبینند و انرژی فراوانی برای ادامه کار به هم منتقل میکنند که این ویژگی بسیار عالی است.
عزیزی، با توجه به میزان استقبال و حضور بازدیدکنندگان در روزهای نخست نمایشگاه میگوید: احساس میکنم اطلاعرسانی لازم برای نمایشگاه انجام نشده است. باید خبرگزاریها، رسانهها و بیش از همه صداوسیما پای کار نمایشگاه کتاب بیایند و گزارشهای پیوستهای از نمایشگاه در تمام شبکههای پربیننده منتشر و مدام اعلام کنند که نمایشگاه کتاب برقرار است تا ناشری که برای رسیدن به نمایشگاه هزینههای مختلفی به جان خریده، امیدوار باشد که هزینههایش جبران میشود و میتواند پول چاپخانه، صحافی، حمل و نقل و … را پرداخت کند.
مدیر نشر روزگار گریز کوتاهی هم به افزایش قیمت کتابها و تأثیر آن بر میزان استقبال مخاطبان میزند و میگوید: واضح است کتاب برای ناشرهایی که هر بند کاغذ را با قیمت یکمیلیون و ۵۰۰ هزار تومان میخرند، گران تمام میشود. برای نمونه کتابی که در نشر روزگار ۲ سال پیش با قیمت ۱۰۰ هزار تومان تولید و عرضه میکردیم الان چهار برابر شده است؛ بنابراین خواهش جدی بنده و همه ناشرها از دولتمردها این است که یارانه کاغذ که چند سال قطع شده است را برقرار کنند. دولت باید به معنای واقعی کلمه به وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی این یارانه را بدهد تا این وزارتخانه هم بتواند آن را در بین ناشران مختلف توزیع کند.
عزیزی افزایش یارانه خرید مخاطبان را از دیگر عوامل موثر در استقبال خوب مردم از نمایشگاه کتاب میداند و میگوید: با بن ۶۰۰ یا ۷۰۰ هزار تومانی که دولت برای خرید کتاب در نمایشگاه به مردم میدهد نهایتاً میتوان یک یا دو کتاب خرید که بسیار کم است؛ درحالی که اگر معتقدیم جامعه باید در مقابل دشمن صاحباندیشه باشد و از تهاجم فرهنگی نترسیم، باید به یارانه کتاب و کاغذ اهمیت بیشتری بدهیم تا کتاب ارزانتر تولید و عرضه شود، تا اهل کتاب، کتاب بخوانند، مشت فرهنگی آنان پُر شود و از تهاجم فرهنگی شکست نخورند.
مدیر نشر «روزگار» با همین استدلال هم از بخش مجازی نمایشگاه و هم از حضور کتابفروشیها در نمایشگاه کتاب استقبال میکند و آن را کار بسیار خوبی توصیف میکند و آن را کمک خوبی به مردم، بهویژه هموطنان شهرستانی میداند که امکان مراجعه حضوری در نمایشگاه کتاب را ندارند و میتوانند از منزل خود کتابهای مورد نیاز خود را تهیه کنند و در خانه تحویل بگیرند.
عزیزی معتقد است ناشر نهتنها از حضور کتابفروشیها در نمایشگاه کتاب، بلکه از هر کسی به هر طریقی بتواند کتاب را -چه از طریق فضای مجازی و چه غیرمجازی به دست مخاطب برساند- استقبال میکند، زیرا ما کتاب را چاپ میکنیم که به مخاطب برسانیم، و به نفع مخاطب هم هست که کتاب به این طریق به دست او برسد.
کتابفروشی در نمایشگاه مجازی هم کتاب ناشر را میفروشد
پرویز بیگی، مدیر انتشارات فصل پنجم از ناشرهای تخصصی حوزه شعر که چندین سال سابقه حضور در نمایشگاه کتاب تهران را دارد، امسال حدود ۷۰ عنوان کتاب تازه و در مجموع بیش از ۵۰۰ عنوان کتاب شعر به نمایشگاه سیوپنجم کتاب آورده است، از نظم نمایشگاه کتاب ۱۴۰۳ ابراز رضایت میکند و میگوید: اقداماتی که امسال از نظر اداری و اجرایی تا امروز انجام شده، بسیار منظم بود؛ البته سال گذشته هم نظم خوبی برقرار بود اما به نظر من امسال از سال گذشته هم بهتر شده است.
وی میزان استقبال مردم در روزهای اول و دوم نمایشگاه را معیار خوبی برای میزان بازدید از نمایشگاه کتاب نمیداند و معتقد است از بازدیدهای روز اول و دوم نمایشگاه نمیتوان پیشبینی یا نتیجهگیری کرد که قرار است در روزهای آینده چه اتفاقاتی بیفتد.
بیگی با اشاره به برگزاری جشن امضا و رونمایی برخی کتابها با حضور مولف در نمایشگاه کتاب برای رونق بازدید مردم، میگوید: بهعنوان ناشر، کار خودمان را انجام میدهیم اما گرانی کاغذ و کتاب موجب شده که مخاطب نتواند به آن اندازه که میخواهد یا نیاز دارد، کتاب بخرد.
مدیر انتشارات فصل پنجم هم مانند مدیر نشر روزگار میزان تسهیلات و تخفیفهای نمایشگاه کتاب را متناسب با قیمت کتابها نمیداند و توضیح میدهد: بهعنوان مثال اگر یک کتاب را حداقل ۱۰۰ هزار تومان در نظر بگیریم، مخاطب با یک بن ۷۰۰ هزار تومانی در نهایت هفت کتاب میتواند بخرد؛ در صوررتی که قیمتها در کتابهای تخصصی بسیار بیشتر از این است و اگر این کمک بیشتر بود مطمئناً میتوانست تأثیرگذارتر باشد.
بیگی هم با استقبال از حضور کتابفروشیها در نمایشگاه کتاب و با تأکید بر اینکه بخش مجازی نمایشگاه هربار گستردهتر و موثرتر میشود، پیشنهاد میدهد: اگر سالی دوبار نمایشگاه مجازی برگزار میشد؛ یکبار همزمان با نمایشگاه کتاب حضوری و یکبار هم در آبانماه؛ این تاثیر بیشتر میشد.
وی در توضیح پیشنهاد خود مبنی بر دو بار برگزاری نمایشگاه کتاب در سال، اضافه میکند: متاسفانه در شرایط حاضر تورم آنقدر زیاد است که مخاطب نمیتواند خود را با قیمت اردیبهشتماه وفق دهد اما وقتی دو بار در سال نمایشگاه داشته باشیم، مخاطب خود را با تورم آبانماه تطبیق داده و راحتتر میتواند قیمتها را بپذیرد.
همین عدم تطبیق میشود همه بازار نشر مانند همه بازارها آسیب ببیند. اما اگر وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی نمایشگای مجازی را در آبانماه هم برگزار میکرد، فکر میکنم اتفاقات بهتری را شاهد بودیم.
مدیر انتشارات فصل پنجم ادامه میدهد: وقتی نمایشگاه مجازی در آبانماه هم برگزار شود، با مخاطبی روبهرو هستیم که هزینهها و تورم را در سایر اقلام میبیند و با کتاب مقایسه میکند و آن زمان با رغبت بیشتری کتاب میخرد؛ درحالی که وقتی سالی یکبار در نمایشگاه با قیمت کتابها مواجه میشود، فکر میکند قیمت کتاب بیشتر از سایر کالاها اضافه یا ناگهانی گران شده است.
بیگی هم مانند مدیر نشر روزگار از حضور کتابفروشیها در نمایشگاه استقبال میکند و میگوید: کتابفروشی که در نمایشگاه مجازی کتاب میفروشد، کتاب ناشر را میفروشد، از جایی دیگر کتاب نمیآورد؛ بنابراین هر حرکتی که برای ارتباط مردم با کتاب انجام شود، حرکت پسندیده، شایسته و بایستهای است. اینجا این حرکت، حضور کتابفروشها در نمایشگاه مجازی است.
وی با تأکید بر اینکه هر حرکت و اتفاقی از طرف هرجایی هم باشد، که بتواند مردم را بیشتر با کتاب مانوس و عجین کند، حرکت ارزشمندی است، اضافه میکند: بدیهی است اگر این حرکت از طرف وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی با سازوکار و اطلاعات و تجربیاتی که دارند باشد، بهتر انجام میشود.
حضور کتابفروشیها در نمایشگاه کتاب مخل کار ناشران است
محسن فرجی، مدیر نشر خزه که امسال سومین دوره حضور در نمایشگاه بینالمللی کتاب تهران را تجربه میکند و با ۶۵ عنوان کتاب در نمایشگاه سیپنجم کتاب تهران شرکت کرده، از استقبال مردم از دو روز اول نمایشگاه خیلی راضی نیست، اما میگوید: طبق تجربه روزهای تعطیل مانند روزهای تعطیل استقبال خیلی بیشتر میشود و هرچه جلوتر میرویم بر تعداد بازدیدکنندگان افزوده میشود.
وی با اشاره به اینکه یک مقدار اطلاعرسانی از طرف نمایشگاه دیر انجام میشود، اضافه میکند: وقتی نمایشگاه به نیمه دوم میرسد بیشتر مردم متوجه میشوند که نمایشگاه کتاب برقرار است، بنابراین پیشبینی میکنم در هفته آتی و نیمه دوم نمایشگاه کتاب میزان استقبال و اقبال بیشتر باشد.
مدیر نشر خزه استقبال قابل توجه کتابفروشیها در دومین تجربه حضورشان در نمایشگاه مجازی کتاب را نشانه سود آنها در تجربه سال گذشته خود میداند و میگوید: جو و شوری که در ایام نمایشگاه کتاب برای کتاب و کتابخوانی ایجاد میشود، خواه یا ناخواه در فروش کتاب تأثیر دارد که به نفع کتابفروشیهای حاضر در نمایشگاه است؛ درصورتی که میتوانست این ۱۰ روز مختص ناشرها باشد و بقیه ایام سال برای کتابفروشها.
فرجی، برخلاف مدیران نشر روزگار و انتشارات فصل پنجم میگوید: حضور کتابفروشیها در نمایشگاه کتاب مفید و موثر نیست و حتی مخل هم هست؛ چراکه کتابفروشیها در تمام طول سال همین کار را انجام میدهند، اما تنها یک فرصت ۱۰ روزه در نمایشگاه کتاب به ناشر داده میشود که بتواند فروش نقدی و ارتباط مستقیم و بیواسطه با مخاطب خود داشته باشد و در طول سال دیگر این امکان را ندارد؛ بنابراین کاش این اتفاق نمیافتاد و این فرصت معدود و محدود ۱۰ روزه برای ناشران باقی میماند و بقیه روزهای سال برای کتابفروشها بود.
مدیر نشر خزه معتقد است نبود کتابفروشها در نمایشگاه کتاب، استقبال از ناشرها بیشتر میشد و میتوانست کمک بیشتری به دوام و بقای آنها کند؛ آن هم در شرایطی که متأسفانه اوضاع اقتصادی نشر سخت و غمانگیز شده است، فروش نقدی که ناشر از خریدار دریافت میکند، موجب میشود ناشران بهویژه ناشرانی کوچکی مانند ما بتوانند سر پا بمانند و به کار خودشان ادامه دهند.
ریشه توجه به کتابفروشیها در ایام منتهی به نمایشگاه کتاب
حتماً خاطر دغدغهمندان حوزه کتاب و نشر هست که پیش از حضور کتابفروشیها در نمایشگاه مجازی کتاب یکی از دلایل مخالفان برگزاری نمایشگاه کتاب تهران، حقی بود که از کتابفروشان ضایع میشد. این دسته از صاحبنظران معتقد بودند که مخاطبان کتاب نیاز خود را در ۱۰ روز نمایشگاه کتاب، تأمین میکنند و دیگر سراغ کتابفروشیها نمیروند، یا کمتر از آنها خرید میکنند.
هرچند که آمار دقیقی از این تأثیرات وجود نداشته و ندارد اما یکی از مسائل مهم و همیشگی فضای کتاب و نشر در ایام محدود به نمایشگاه بینالمللی کتاب تهران بود.
از سال گذشته که برای رفع این تبعیض و گسترش عدالت فرهنگی کتابفروشیها هم امکان حضور در بخش مجازی کتاب را پیدا کرده باز هم نقد و نظرهایی در مخالفت با این حضور وجود دارد و خواهد داشت.
علی ای حال آنچه از ظواهر امر نشان میدهد که بحث بر سر بودن یا نبودن کتابفروشیها در نمایشگاه کتاب یک بحث همیشگی است و همیشه صاحبنظرانی در ایام محدود به ایام نمایشگاه نگران این حلقه ویتریندار کتاب و نشر هستند، اما همانند همه تصمیمات و اقداماتی که طی سالها پخته و تبدیل تجربه میشوند، باید دید این تجربه تا کجا میتواند جوابگوی نیاز نشر باشد و ممکن است در برههای دیگر این نیاز به طریق دیگری مرتفع شود.