يکشنبه ۲۰ آبان ۱۴۰۳ , 10 Nov 2024
چهارشنبه ۶ تير ۱۴۰۳ ساعت ۱۳:۴۴
کد مطلب : 423865
منبع : هنرآنلاین

10 سریال شبکه نمایش خانگی در سال 1403 از بهترین تا ضعیف‌ترین

پروژه ایرانی : چند سالی است که مردم تماشای سریال‌های شبکه نمایش خانگی را به تماشای سریال‌های صدا و سیما ترجیح داده‌اند و این شبکه نیز بر آن است با ارائه سریال‌ها، رئالیتی‌شوها و مسابقات مخاطبان را با خود همراه کند.
شبکه نمایش خانگی
شبکه نمایش خانگی
به گزارش پایگاه خبری پروژه ایرانی،چند سالی است که مردم تماشای سریال‌های شبکه نمایش خانگی را جایگزین تماشای سریال‌های صدا و سیما کرده‌اند و این شبکه نیز بر آن است با پخش سریال‌ها، رئالیتی‌شوها و مسابقات مخاطبان را با خود همراه کند. در این میان اما هم سریال‌های قوی با بازیگرانی نام‌آشنا را شاهد هستیم و هم گاه نداشتن فیلم‌نامه قوی، هجوپردازی و طنز دم‌دستی سبب شده جای خالی یک اثر خوب در شبکه نمایش خانگی و نپذیرفتن مخاطب را شاهد باشیم.

1-«افعی تهران»

شبکه نمایش خانگی هم مسیر با VODها به جز تولید رئالیتی شو، مسابقه و کمدی، سراغ ژانر جنایی و معمایی رفته و در این مسیر نیز تا حدودی توانسته با نمایش «افعی تهران» موفق عمل کند.

سریال «افعی تهران» که روایت قصه قتلی است که توسط یک قاتل زنجیره‌ای ملقب به "افعی تهران" رخ داده، یک درام روانشناختی شخصیت‌محور است که در فیلمنامه خود از همان ابتدا تا پایان یک تعلیق ثابت را درباره کاراکتر اصلی خود یعنی آرمان بیانی با بازی پیمان معادی به تصویر کشید و پایان‌بندی متفاوت این مجموعه و چگونگی روبه‌رو کردن مخاطب با واقعیت را می‌توان از نقاط قوت این سریال دانست.

سریال «افعی تهران» ساخته سامان مقدم به نویسندگی پیمان معادی با انتخاب تم داستانی جذاب، بازی خوب بازیگران، فضاسازی صوتی و تصویری بدیع و روایتی ماجراجویانه در زمره سریال‌های پرمخاطب پلتفرم‌‎های روبیکا و فیلم‌نت قرار گرفت.



2-«در انتهای شب»

آیدا پناهنده، از معدود زنان فیلمسازی است که پا به شبکه نمایش خانگی گذاشته است و پیش از این سریال «خاتون» را در کارنامه داشت.

«در انتهای شب» با تابوشکنی از روابط زناشویی و عاطفی سخن می‌گوید و با ریتمی آرام زندگی سرد زوجی از طبقه متوسط را به تصویر کشیده است که مشکلات و فشار اقتصادی را بهانه‌ای برای تمام شدن رابطه‌شان قلمداد کردند و هر یک به دنبال شروع تازه‌ای هستند.

اشاره به فضای هنرهای تجسمی و مباحث روانشناسی به‌خصوص در حوزه کودک مساله دیگری است که «در انتهای شب» سعی دارد مطرح کند و کنار هم قرار گرفتن این موارد و شباهت روایت‌های قصه با جامعه امروزی و بحران‌های خانوادگی این سریال را به یکی از پربیننده‌ترین سریال‌های شبکه نمایش خانگی تبدیل کرده است.



3-«زخم کاری»

سریال «زخم کاری» به کارگردانی محمدرضا مهدویان، طی سه فصل با اقتباس از رمان‌های به روز دنیا و پرداختن به نبرد میان سردمداران قدرت و قتل‌های پی‌درپی توانست مخاطبان فراوانی را با خود همراه کند و کارگردان این قصه در این میان به سبب همراه کردن قشر وسیع‌تری از مخاطبان با خود، به ملودرام‌ و ماجراهای عشقی نیز بی‌توجه نیست.

این سریال در دو فصل قبلی رقیب جدی‌ای نداشت و در فصل سوم با مجموعه‌هایی همچون «در انتهای شب»، «جنگل آسفالت» و «قطب شمال» رقابت می‌کند و بازی هنرمندانه بازیگرانی همچون جواد عزتی، رعنا آزادی‌ور، کامبیز دیرباز و مهراوه شریفی‌نیا کمک زیادی به جذابیت بیشتر سریال کرده است.

با این حال اما شروع سریال و قسمت ابتدایی را نمی‌توان یک آغاز باشکوه خواند؛ چراکه کم‌جان طراحی شده است و ویژگی‌هایی که مخاطب را برای قسمت بعدی منتظر نگه ‌دارد را دارا نیست؛ دو قسمت ابتدایی «زخم کاری3» اما کیفیت بیشتر سریال نسبت به فصل دوم آن را به نمایش گذاشته که نوید یک سریال خوب و پر چالش را می‌دهد.



4-«گناه فرشته»

سریال «گناه فرشته» قصه‌ای سرشار از فراز و فرودها بود و گاه به واسطه ماجراهای رخ داده مخاطب را با خود همراه می‌کرد و گاه یکنواختی و کلیشه‌ای بودن داستان مسیر بیننده را تغییر می‌داد و نارضایتی او را به همراه داشت.

حامد عنقا، اما در اولین تجربه کارگردانی خود آن هم در شبکه نمایش خانگی بر آن بود قصه‌ای را روایت کند که در عین پرداخت به مسائل اجتماعی روز، از کلیشه‌ها دور باشد.

علی‌رغم نقدهایی که به این  سریال وارد بود اما توانست از همراه کردن تماشاگر با شخصیت‌های روایت و تبدیل کردن سرنوشت‌شان به مساله برای مخاطب، برگ برنده‌ای داشته باشد.

پرداختن حامد عنقا به «آناتومی یک قتل» ساخته اتو پرمینگر، «زمانی برای کشتن» ساخته جوئل شوماخر، «ترس کهن‌» اثر گرگوری هابلیت و «دختر گمشده‌» ساخته دیوید فینچر در سریالش سبب شد «گناه فرشته» علاقه‌مندان پیگیر و مخاطبان پروپاقرصی داشته باشد.



5-«دفتر یادداشت»

سریال «دفتر یادداشت» یکی از عناوین پرطرف دار شبکه نمایش خانگی در ماه‌‌های گذشته و به کارگردانی کیارش اسدی زاده است که از آن می‌توان به عنوان یک کمدی جنایی و محصولی متفاوت و با کیفیت نام برد.

می‌توان این مجموعه را با درنظرگرفتن نوع مؤلفه‌های معمایی و جنایی اش، شبیه به سریال‌های خارجی جنایی متوسط به بالا خواند، اما کمدی این مجموعه نزدیک به کمدی فیلم‌ها و سریال‌های متوسط ایرانی است.

با این حال اما حضور حسن معجونی و حضور رضا عطاران، پس از سال‌ها دوری از عرصه سریال و در نقشی کاملا متفاوت این مجموعه را به اوج محبوبیت رساند و توانست تحسین مخاطبان را برانگیزد و به یکی از سریال‌های پربیننده تبدیل شود.



6-«قطب شمال»

سریال «قطب شمال» که قرار بود در شبکه نمایش خانگی عشق، خیانت و انتقام را به تصویر بکشد، در سه قسمت ابتدایی خود با شکست مواجه شده و در پی کپی‌برداری از یک سریال ترکی با کلیشه و تکرار گره خورده است.

این سریال که امین محمودی یکتا آن را نویسندگی و کارگردانی کرده و اولین تجربه کارگردانی او محسوب می‌شود. محمودی‌یکتا پیشتر به عنوان نویسنده در دو سریال «ملکه گدایان» و «عقرب عاشق» حضور داشت.

سریال قطب شمال که برگرفته از رمان کنت مونت کریستو، اثر الکساندردوما است همچون گناه فرشته در ابتدا با یک جمله از نویسنده کتاب آغاز می‌شود، در ادامه به سریال ترکی «ایزل» که در دهه 90 منتشر شد، شباهت‌های بسیاری دارد و اغلب سکانس‌ها با این سریال ترکی برابری می‌کند، به گونه‌ای که می‌توان گفت بیش از آنکه اقتباسی از کتاب باشد، نسخه ایرانی سریال ایزل است.

نوع پوشش‌ها و تصویربرداری در این سریال به گونه‌ای است که گاه فضای تبلیغ پوشاک و کالا را برای مخاطب تداعی می‌کند و در برخی سکانس‌ها از تصویربرداری سینمایی خبری نیست. با این حال اما با پیشروی داستان در بستری از خرده اتفاقات، کنجکاوی مخاطب برانگیخته می‌شود که قرار است در قسمت بعدی شاهد چه رخدادی باشد و این امر سبب شده مخاطبانی این مجموعه را همراهی کنند.



7-«آمرلی»

سریال «آمرلی» به کارگردانی احمد ابراهیم احمد و تهیه‌کنندگی امیرمهدی پوروزیری که در کشور عراق فیلمبرداری شده ماجرایی را روایت می‌کند که دغدغه‌ها و تشابهات فرهنگی بسیاری  با ما دارد.

این مجموعه که محصول مشترک ایران و عراق است، قصه دراماتیکی دارد که در آن شاهد چالش‌های حملات تروریستی داعش در شهر «آمرلی» هستیم و دغدغه‌ی مشترک در زمینه‌ امنیتی و سیاسی، قصه‌ی جذاب و درام آن که با ژانر جنگی ترکیب شده و بازی مصطفی زمانی سبب شده مخاطبانی این سریال را به تماشا بنشینند.



8-«جنگل آسفالت»

سریال جنگل آسفالت، داستانی پر از پیچ و خم را روایت می‌کند که در قلب یک شهر بزرگ و پر از فساد اتفاق می‌افتد. در این سریال، با شخصیت‌های مختلفی آشنا می‌شویم که هر کدام سرگذشت و داستان خود را دارند. در طول داستان، شاهد تقابل این شخصیت‌ها با یکدیگر و همچنین با چالش‌های مختلفی هستیم که در مسیر زندگی‌شان قرار می‌گیرد.

با این حال اما در این سریال که به تهیه‌کنندگی اسماعیل عفیفه و کارگردانی پژمان تیمورتاش بوده، سعی بر این است شخصیت‌های سریال چند لایه و خاکستری باشند اما آنچه نتیجه کار شده است شخصیت‌هایی مشکل‌دار است که هر کدام به گونه‌ای زخم خورده روزگار هستند.

در چند قسمت ابتدایی «جنگل آسفالت» از سه افکت درام تعلیق، معما و غافلگیری به خوبی استفاده شد اما پس از چند قسمت این مجموعه به تکرار دچار شد و به واسطه فیلمنامه ضعیف در سیکل معیوب گیر افتاد. با این حال استفاده از بازیگران  با تجربه و نام‌آشنا سبب شد این سریال نیز مخاطبان خاص خود را داشته باشد.



9-«اکازیون»

مسعود اطیابی، سازنده سریال «اکازیون» پیش از این با سریال‌های جادوگر و نیسان آبی2 در شبکه نمایش خانگی حضور یافته بود و در سریال‌های خود بر آن است فضای خانوادگی و معضلاتش را به تصویر بکشد.

با آن که سریال «اکازیون» موقعیت‌های کمدی و گاه انتقادی را به نمایش می‌گذارد و در آن بازیگران مطرح کمدی همچون هادی کاظمی، نعیمه نظام‌دوست، غلامرضا نیکخواه، ایمان صفا و سمانه پاکدل به ایفای نقش پرداخته‌اند، اما نتوانسته آنگونه که از یک کمدی انتظار می‌رود عمل کند.

چراکه مطلب تازه‌ای برای ارائه ندارد و در حد همان موقعیت‌های معمولی، کلیشه‌ای و نخ‌نما که در حال و هوای دهه 70 پیش می‌رود، مانده است و سعی دارد با نمایش مداوم رقص مردان، استفاده از تکیه کلام‌های اینستاگرامی و وانت و پیکان قرمز خنده بر لب تماشاگر بیاورد، اما اصول جذب مخاطب را به درستی رعایت نکرده است و در دسته سریال‌های ضعیف قرار می‌گیرد.



10-«شهر هرت»

به عنوان یکی از ضعیف‌ترین سریال‌های ساخته شده در شبکه نمایش خانگی می‌توان از «سریال شهر هرت» به کارگردانی و نویسندگی سید محمدرضا ممتاز و تهییه‌کنندگی داریوش باباییان اشاره کرد. این سریال که یکی از جدیدترین آثار شبکه نمایش خانگی در سال 1403 بوده و با حضور بازیگران مطرح در حوزه طنز ساخته شده است، هیچ مفهوم خاصی برای ارائه نداشته و تنها به تصاویر کلیشه‌ای و دیالوگ‌های تکراری بسنده کرده است.

این سریال که قصد داشت پند اخلاقی در قالب طنز را در داستان بگنجاند و به نکوهش یک عمل اشتباه در اجتماع بپردازد، به سبب استفاده از المان‌های پیش پا افتاده و قدیمی و سطح پایین طنز آنگونه که باید موفق عمل نکرد.
گزارشگر : تحریریه پروژه ایران
https://theiranproject.com/vdcfvmdjtw6d0ca.igiw.html
نام شما
آدرس ايميل شما