پروژه ایرانی : مواجهه داریوش و دوست صمیمی او با ترسهایشان فضایی کمدی را خلق کرده؛ این در حالی است که سریال «داریوش» قرار بود لایههایی از دزدی و جنایت در بستر جامعه را به نمایش بگذارد و سریالی در ژانر درام و معمایی باشد.
به گزارش پایگاه خبری پروژه ایرانی،سریال «داریوش»، سریالی است که پس از «افعی تهران» و «در انتهای شب» روی شبکه نمایش خانگی قرار گرفته است و با توجه به سریالهای پرمخاطبی که اخیرا در این فضا به پخش رسیده، «داریوش» مسیر سختی را در پیش دارد.
عنوان این سریال که نویسندگی و کارگردانی آن را هادی حجازیفر عهدهدار است، از متن ترانه «یاور همیشه مومن» داریوش اقبالی برآمده است و روی سنگ قبر همسر داریوش نیز این ترانه به تصویر کشیده میشود. از این رو موسیقی در این سریال عنصر بسیار مهمی خواهد بود.
پس از تماشای اپیزود اول، به سبب حضور بازیگران تکراری و جنس تصاویر مخاطب در پی یافتن اشتراکی با سریال «پوست شیر» است و فضایی در روایت داستان وجود دارد که این تفکر مخاطب را تقویت میکند، از این رو با پخش دومین قسمت از این سریال بیننده «داریوش» را فاقد محتوای تازه میخواند.
در این سریال بر ترسو بودن داریوش و دوست صمیمی او که برادر خطابش میکند و عباس جمشیدیفر ایفای نقش آن را بر عهده گرفته، تاکید بسیاری شده است و در ادامه، مواجهه این دو کاراکتر با ترسهایشان فضایی کمدی را خلق کرده است؛ این در حالی است که قرار بود لایههایی از دزدی و جنایت در بستر جامعه را به نمایش بگذارد.
با این حال اما طنز قرار است در سریال داریوش در جریان باشد و با حضور بازیگرانی همچون عباس جمشیدیفر و هادی حجازیفر که بازی در تلویزیون را با سریال کمدی آغاز کرده و در این فضا به شهرت رسیدند، کمدی تداوم خواهد داشت.
برخی از کمدیها در این سریال در جای درست قرار گرفتهاند، اما در برخی از سکانسها شوخی و کمدی مبنایی ندارد و این امر مخاطب را دچار سردرگمی میکند که مشغول تماشای سریالی در ژانر کمدی یا درام و معمایی است.
در این سریال در کنار بار دراماتیک سکانس پایانی قسمت دوم و درگیری دشمنان داریوش و حمله آنها با قمه به خانه دختر او، خلق بخش کمدی توسط داریوش و حضور او در خانه خواستگار دخترش و استفاده از دیالوگهای طنزآمیز، فضایی بی ربط را ایجاد کرده که مخاطب را دلزده میکند.
سکانس خواب دیدنهای داریوش و جذابیت درست بصری، نورپردازی مطلوب و طراحی صحنه مناسب و بهرهگیری از لنز واید در این سکانس اما فضایی واقعی را برای مخاطب تداعی کرده است.
در سریال داریوش بازیهای غیر قابل باور را هم به تماشا نشستهایم؛ بازی حجازیفر با ژیلا شاهی در کنار یکدیگر جذاب است اما همچنان باورپذیری رابطه پدر و دختری این دو بازیگر در سریال «داریوش» برای مخاطب امری دشوار است و نقش ژیلا شاهی به عنوان پارتنر مهرداد صدیقیان و مادر رایان سرلک نیز به خوبی از آب در نیامده است.
رامین راستاد کاراکتری را عهدهدار است که گویی قصد دارد همه معضلات و دزدی را گردن داریوش بیاندازد و شک و تردید نیز در لحظه به لحظه سریال «داریوش» در جریان است.
مشکلات و چالشهایی که در این سریال به تصویر درآمده، داستانی پرتنش را به بیننده عرضه میکند که توجه بسیاری از منتقدان را جلب کرده است؛ اما بازی تحسینبرانگیز هادی حجازیفر در نقش اصلی و حضور بازیگران خوشنامی چون عباس جمشیدیفر، رامین راستاد، سحر دولتشاهی، مهرداد صدیقیان، کیوان ساکتاف، محسن قصابیان و ... و تهیهکنندگی نوید محمودی سبب شده تا مخاطب این سریال را با اشتیاق دنبال کند.