پروژه ایران : «پدیدارشناسی ادراک» نوشته موریس مرلوپونتی، فیلسوف فرانسوی با رویکرد پدیدارشناسانه درباره درک تجربه و ادراک انسانی بحث میکند. این کتاب بعد از ۸۰ سال از نگارشش، به تازگی توسط نشر نی در دسترس خوانندگان فارسیزبان قرار گرفته است.
به گزارش پایگاه خبری پروژه ایران، کتاب «پدیدارشناسی ادراک» مرلوپونتی بیشک مهمترین اثر او و یکی از مهمترین متون جنبش پدیدارشناسی و حتی فلسفهی قرن بیستم است. این اثر کلاسیک، نمونهای است کمنظیر از رویکرد پدیدارشناسانه به قلم فیلسوفی که بنیادکاوانه در تجربهی زیسته و زیستجهان نقب میزند تا از کار ادراک و ساختارهای آن سردربیاورد.
از نظر مرلوپونتی پدیدارِ ادراک، بنیادیترین سطح تماس و مراودهی ما با جهان است که سطوح دیگر تجربه و فرهنگ و شناخت و فهم و تعقل به آن تکیه دارند. ادراک، پدیداری پرمایه است که روشن کردن وجوه آن با رویکرد پیدارشناختی، مفهومپردازیها و صورتبندیهای تازهای میطلبد و گاه مستلزم بازنگری در مفهومپردازی و صورتبندیِ بسیاری از پدیدارهای دیگری است که در تاریخ فلسفه مطرح بودهاند. از این رو مرلوپونتی در ضمنِ بررسی ادراک، به بازاندیشی در پدیدارهایی مثل بدن و بدنمندی، احساس، زبان، فضا و فضامندی، زمان و زمانمندی، جهان، آزادی، وجود، دیگری، چیز، سوژه و سوبژکتیویته و بیناسوبژکتیویته، تاریخ و تاریخمندی، و کوگیتو هم میپردازد.
به زبان سادهتر، او در این اثر روشهایی را بررسی میکند که ادراک ما از جهان، درک ما از خود و روابط ما با پیدیدارهای دیگر را شکل میدهد. مرلوپونتی بر اهمیت بدن و تجربیات حسی آن در شکلدادن به ادراک ما از دنیای اطراف تاکید میکند و دوگانهگرایی سنتی ذهن و بدن را به نفع رویکردی کلنگر که بدن را بخشی جدایی ناپذیر از ادراک و شناخت میداند، رد میکند.
کتاب پدیدارشناسی ادراک به دو بخش اصلی تقسیم شده: بخش اول بر تحلیل مرلوپونتی از ادراک، تجربیات حسی و بدن به عنوان واسطهای که از طریق آن با جهان تعامل داریم، تمرکز دارد، و بخش دوم به مفاهیم فلسفی رویکرد پدیدارشناختی نخصوص او میپردازد و موضوعاتی مانند زبان، ادراک، زمان و خودآگاهی را مورد بحث قرار میدهد.
کتاب پدیدارشناسی ادراک تأثیر ماندگاری بر جنبش پدیدارشناسی، فلسفه وجودگرایی و علومشناختی داشته است. ایدههای مرلوپونتی در این اثر در زمینههایی مانند روانشناسی، جامعهشناسی و نظریهی ادبی تأثیرگذار بوده است و چارچوبی غنی و پیچیده برای درک رابطه بین ادراک، آگاهی و بدن ارائه میدهد.
موریس مرلوپونتی، در کنار ژان پل سارتر، برجستهترین فیلسوف فرانسوی دوره پس از جنگ بود و کتاب پدیدارشناسی ادراک، که اولینبار در سال 1945 منتشر شد، شاهکار اوست. آنچه این اثر را بسیار مهم میکند این است که برای اولینبار پس از افلاطون، «بدن» را به خط مقدم فلسفه برگرداند.
مرلوپونتی به شدت تحت تأثیر ادموند هوسرل و مارتین هایدگر بود. در هستهی فلسفه مرلوپونتی استدلالی پایدار برای نقش اساسیای که ادراک در فهم جهان و درگیرشدن با آن ایفا میکند، وجود دارد. او مانند سایر پدیدارشناسان اصلی، بینش فلسفی خود را در نوشتههایی دربارهی هنر، ادبیات و سیاست بیان کرده است. با این حال مرلوپونتی تنها پدیدارشناس اصلی نیمهی اول قرن بیستم بود که به طور گسترده با علوم و به ویژه روانشناسی توصیفی درگیر شد. به دلیل این تعامل، نوشتههای او در پروژهی اخیر طبیعیسازی پدیدارشناسی که در آن پدیدارشناسان از نتایج روانشناسی و علوم شناختی استفاده میکنند، تأثیرگذار بوده است.
کتاب پدیدارشناسی ادراک را مسعود علیا به فارسی برگردانده و نشر نی آن را در 664 صفحه رقعی و با جلد گالینگور، به قیمت 760 هزار تومان در دسترس علاقهمندان فلسفه قرار داده است.