پروژه ایران : بهمن دارالشفایی در معرفی مجموعه بهمن بیگی یادداشتی نوشت.
به گزارش پایگاه خبری پروژه ایران، پیشنهاد: مجموعه کتابهای محمد بهمن بیگی
محمد بهمنبیگی را احتمالاً میشناسید. او اگر نگوییم مؤسس، قطعا مروج و گسترشدهنده اصلی آموزش عمومی در عشایر بوده. به نظر من او در تاریخ آموزش ایران شخصیتی است در ردیف جبار باغچهبان و توران میرهادی (و یک پله پایینتر از حسن رشدیه).
بهمنبیگی خودش ایلیاتی بوده و پدرش سرکرده یکی از طایفههای فرعی ایل قشقایی. او بعد از درسخواندن در تهران و پاریس تصمیم گرفت هموغمش را بر آموزش عشایر بگذارد. تا جایی که میدانم تاسیس کلاس آموزشی تماموقت همراه ایل ابتکار بهمنبیگی بوده و خود او هم اجرایش کرده است.
بهمنبیگی در دهه ۳۰ در چارچوب برنامه اصل چهار ترومن آموزش عشایری را گسترش داد و بعد از آن هم تا انقلاب کارش همین بود. بعد از انقلاب به دلیل برنامههایی که با همکاری دولت پیاده کرده بود تحت تعقیب قرار گرفت. مدتها در خانه یکی از دوستانش (به روایت خودش رزا منتظمی، نویسنده کتاب معروف آشپزی) مخفی بود تا نهایتا توانست از بعضی از روحانیون بلندپایه انقلابی که قبل از انقلاب با تاثیر کارهایش آشنا بودند اماننامه بگیرد و از مجازاتی نامعلوم قسر در برود.
بعد از این ماجرا، بهمنبیگی عملا خانهنشین شد، اما از کار نیفتاد و همت بلندش را در راه مکتوبکردن تجربیاتش به کار انداخت. بهمنبیگی کل زندگیاش را در چند کتاب روایت کرد: بخارای من ایل من، اگر قرهقاج نبود، به اجاقت قسم و طلای شهامت. هیچکدام این کتابها زندگینامه به معنای معمول یا کتاب آموزشی نیستند. هر کدام مجموعه روایتها و داستانهایی هستند که زندگی بهمنبیگی و وضعیت عشایر و پاگرفتن و گسترش آموزش عشایری و دردسرهای بعد از انقلاب و ... در قالب آنها روایت میشود.
من همه این کتابها را خواندهام و از خواندنشان هم چیز یاد گرفتهام و هم از قلم شیرین بهمنبیگی لذت بردهام.
بهمنبیگی کتاب دیگری هم دارد به اسم «عرف و عادت در عشایر فارس» که در سال ۱۳۲۴ نوشته و همانطور که از اسمش پیداست گزارشی است از سنتهای رایج در ایل در آن زمان؛ اعم از ازدواج و طلاق و وصیت تا شکار و قتل و سرقت. این کتاب هم دوباره چاپ شده.