شنبه ۳ آذر ۱۴۰۳ , 23 Nov 2024
چهارشنبه ۲۰ دی ۱۴۰۲ ساعت ۱۷:۵۹
کد مطلب : 411579

«گفت یادِ او گیریم»

پروژه ایران : امروز، بیستم دی‌ماه، که تولد مسکوب است بهانه می‌کنم برای یادکردِ ـــ‌به تفریق از وبلاگ و کانال قدیم ولی پیوسته‌ـــ‌ی شاهرخ مسکوب که روزی نوشته بود «هرچه پیشتر می‌روم، تنهاتر می‌شوم. گمان می‌کنم به روز واقعه باید خودم، جنازه‌ام را به گورستان برسانم.
یادداشت مانا روانبد به مناسبت تولید شاهرخ مسکوب
یادداشت مانا روانبد به مناسبت تولید شاهرخ مسکوب
به گزارش پایگاه خبری پروژه ایران، مانا روانبد به مناسبت تولید شاهرخ مسکوب در یادداشتی نوشت: «سرگذشت روحیِ بعضی کسان در دوره‌ی ما تجلیِ ردِّ احوالاتِ زمانه و جامعه است بر حیاتِ فردیِ آدمی، انگاری سرگذشت آن موجود مجسمه‌ای باشد که زمانه از مرمرِ خامِ زندگیِ او تراشیده باشد: شهادتِ بر زمانه. شاهرخ مسکوب از زیباترین مجسمه‌های زمانه است و از دیدنی‌ترین‌ها. «دیدنی» اینجا نه یعنی «دیدن دارد»، که یعنی «به چشم پیداست»، بس که همه می‌پوشانند پیشِ خلق و شاهرخ مسکوب بر آفتاب افکنده است. جستارهای مسکوب و روزنوشته‌ها و پژوهش در شاهنامه همه از یک‌جایی به بعد، وقتی که سر خورد از تکاپوی حزبیِ بی‌حاصل و دلبستگی‌های زبون‌گیر، ردّی‌ست دیدنی از فیگوری کوشنده و خیره‌نگر در خود، در روان و تاریخ و حیات فردیِ خود، کاویدنِ زندگی و زمانه، نگاشتن و ویرایش و امید به فردا بستن، و این همه را با اندشیدن پیگیر و کاویدن تا سرحدّ، بی داشتن پروای این که «تاریخ شخصی»ِ خود را بخواهد «شکل ویژه» بدهد با قدری «دستکاری»، بی محابای رفقای قدیم و ایدئولوژی، بی سودای نام آکادمیک و شأن مخصوص قدمایی.

امروز، بیستم دی‌ماه، که تولد مسکوب است بهانه می‌کنم برای یادکردِ ـــ‌به تفریق از وبلاگ و کانال قدیم ولی پیوسته‌ـــ‌ی شاهرخ مسکوب که روزی نوشته بود «هرچه پیشتر می‌روم، تنهاتر می‌شوم. گمان می‌کنم به روز واقعه باید خودم، جنازه‌ام را به گورستان برسانم. راستی مرده‌ای که جنازه‌ی خودش را به دوش بکشد چه منظره‌ی عجیبی دارد، غریب، بیگانه.» تا شاید شهادتی باشد شخصی بر این حرف که کوشندگیِ بی‌پروا و اندشیدن به ایران و حیات مردمانش جسوریِ مخصوص می‌خواهد و از این رو باید گفت فیگور زمانه‌ی ما شاهرخ مسکوب است.»
گزارشگر : تحریریه پروژه ایران
https://theiranproject.com/vdcefz8eojh8zni.b9bj.html
نام شما
آدرس ايميل شما