پروژه ایران : انتشار گزارشی با عنوان چراغ سبز برای افزایش قیمت ها در آستانه سال نو با واکنش های تندی مواجه شده است. این واکنش ها را می توان در جمله «ایران خودرو و سایپا را تعطیل کنید» خلاصه کرد.
به گزارش پایگاه خبری پروژه ایران، دخالت های بی حد و حصر در امور خودروسازان، زیان های پی در پی انباشته، نیاز به افزایش قیمت و راهکارهای بی جواب و اصرار بر ادامه و اجرای آن هیچ نتیجه ای برای مردم و خودروسازان نداشته است. از یک سو، مصرفکنندگان نگران از آینده قیمت ها و ناراضی از کیفیت خودروها هستند و از سوی دیگر، خودروسازان به دلیل قیمتگذاری دستوری و زیان تولید و افزایش هزینه ها نیازمند اصلاح قیمت ها شده اند. این موضوع را به تازگی مدیرعامل ایران خودرو طی نامهای به سازمان بورس اوراق بهادار اعلام کرده است. نامهای که به سیگنال و چراغسبز برای افزایش قیمتها تعبیر شده است. نفس این موضوع و انتشار گزارشی بر پایه این نامه با واکنشهای تند به دنبال داشته است که در ادامه بخشی از آنها را میخوانیم:
«تا زمانی که غول های بادکنی جاده مخصوص که لوس و ننر هستند و فقط خوردن و خوابیدن و چاق و فربه شدن، روی پای خودشون با مدیریت یک بنگاه اقتصادی خصوصی و حرفه ای نایستن، حتی اگه محصولات با پلتفرم ۴۰ سال پیششون رو با قیمت دلخواه و آزاد خودشون هم بفروشن باز هم زیانده خواهند بود.»
«بسه دیگه خودتون خجالت نمیکشید از بس صحبت از ضرر این لگنسازها می کنید، کلاً تعطیل بشه از خارج وارد کنید، اون جا قیمت نهاده ها و دستمزد و دزدی و رانت و کلاه برداری خیلی خیلی کم تره.»
«شما که این همه ضرر می کنید، جمع کنید. گناه ملت چیست؟ هر کجا کم آوردی روی جیب مردم حساب باز می کنی. یککم از خوشگذرانیتان کم کنید. شما عادت کردید برای مفت خوری. هر کارمند ساده خیلی پایین، ۵۲ میلیون حقوق می گیره، سوءاستفاده کردن شده عادت شماها.»
«ایرانخودرو طی نامه ایی به مراجع ذیربط گفته ضمن تشکر از این که قیمت ۸ محصول ارتقایافته رو نسبتأ مناسب تعیین کردید، امید است با رشد تولید این محصولات قیمت مناسب تر براشون تعیین بشه، ۲۰۰ میلیون گذاشتن روی ماشینها باز هم ناراضی هستند.»
«آقا این ایران خودرو و سایپا رو تعطیل کنید. اگر نگران کارگران هم هستید که به ظاهر می گویید، بذاریدشون توی شرکت های واردات خودرو و خدمات پس از فروش. دیگه واقعاً محصولات ایران خودرو و سایپا گرون و بی ارزش هستند.»
«اگر صنعت خودرو زیانده است، چرا شرکتهای قطعه سازی دست و پا میزنند برای کسب کرسی مدیریت؟ دلیل این واضح است، چون صورت مالی خودروسازی زیانده است، اما صورت مالی قطعه سازی سود تپل از محل صدور فاکتور به قیمت دلخواه به شرکت تولیدکننده در انتهای زنجیره تولید! دولت هم مدافع مافیای خودروست، با تعیین تعرفه به نام حمایت از تولید، اما به کام کاخ نشینان باستی هیلز.»
«ما هم آرزو داریم خودروی خارجی سوار بشیم. چرا اینها رو سوار بشیم؟ اون هم به قیمت خودروهای خارجی. مثل کنه چسبیدن به ملت ول هم نمی کنن. صبح تا شب هم افزایش قیمت.»
«وقتی نمی تونید سقف تولید رو به میزان نیاز افزایش بدید، تحریم هستید و هزار جور گرفتاری دیگه از جمله رانت و دزدی و… دارید، قیمت کارخانه را به سقف بازار هم برسونید باز نه از زیان خارج می شد و نه می تونید زیان های قبلی رو جبران کنید. تازه باعث گرون تر شدن قیمت بازار هم خواهید شد.»
«خدایی واقعاً چهقدر باید بهخاطر پول و مال دنیا دل مردم را ناراحت بکنید؟ آیا در ایران کارشناسی پیدا نمی شه که زیان انباشته خودروسازان را براشون حساب کنند؟ آیا ماشین های ما با ماشین های خارجی یکیه؟ اگر بلد نیستند مدیریت کنند و نمی توانند، رضای خدا و ملت در بستن کارخانه است وخودرو وارد بکنند؛ حداقل می دونیم که گاری سوار نیستیم.»
حاصل بیش از ۵۰ سال خودروسازی!
این واکنشها را میتوان حاصل بیش از ۵۰ سال خودروسازی در ایران دانست؛ صنعتی که یک صنعت مادر و پیشران به شمار می آید و حدود ۶۰ صنعت دیگر را زنده نگه می دارد، اما نوع نگاه و تفکر حاکم بر آن باعث شده است که به رغم صرف هزینه های هنگفت نه تنها شاهد پیشرفت و توسعه آن نباشیم، بلکه روز به روز بنیه آن نحیف تر و فاصله با علم روز دنیا نیز بیش تر و بیش تر شده است. وضعیت آنها به گونهای درآمده است که مردم نیازی به ادامه فعالیت غولهای جاده مخصوص نمیبینند و واردات را به محصولات داخلی ترجیح میدهند.
این دیدگاه و نظر مردم، اتفاق ساده و کوچکی نیست و نمیتوان به سادگی از آن عبور کرد. در واقع، این واکنش ها را می توان پاسخی ساده، محکم و صریح به مدیریت دولتی – حاکمیتی صنعت خودروسازی کشور دانست، یعنی تا به این جای کار نه تنها به شدت از مسیر اصلی دور شده اند، بلکه کار را به جایی رسانده اند که مردم ترجیح می دهند این دو خودروساز به رغم تمام ظرفیت ها و پتانسیل هایی که دارند، تعطیل شوند. اگر متولیان، مسئولان، تصمیم سازان و تصمیم گیران کمی علاقلانه تر فکر کنند، بدون تردید باید هر چه زودتر مقدمات خروج و کوتاهی دست های خود را از این صنعت فراهم کنند.